نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 284
برادرش بود. قرآن هایش در زیبایی
نگارش و رعایت یکنواختی خط، فوق العاده بود. برای هر شکلی،
رنگی جداگانه به کار می برد؛ مثلاً لاجوردی برای تشدید
و جزم، سبز برای همزه های مکسور و زرد برای همزه های
مفتوح و از اینها هیچ فروگذار نمی کرد. 2
ابن هبل
ابوالحسن، علی بن احمد بن علی
بن عبدالمنعم مهذب الدین معروف به ابن هبل بغدادی. پزشکی
دانشمند بود. در حرفه پزشکی و در دانش حکمت یگانه زمان و در ادبیات
ممتاز بود. اشعار زیبا دارد و قرآن را به خوبی حفظ بود. به موصل کوچ
کرد؛ سپس به خلاط نزد شاه ارمن حاکم خلاط رفت و مدتی نزد او ماند و از او
مال فراوانی به دست آورد و به خلاطی موصوف بود. سپس به ماردین
رفت و مدتی در آنجا اقامت کرد و به موصل بازگشت و در آنجا به آموزش ادبیات
و پزشکی پرداخت. وی دیر زیست، چشمانش نابینا و خانه
نشین شد و در 85 سالگی درگذشت. از تألیفات اوست: المختار در
پزشکی و الآراء و المشاورات. از اشعار اوست به یاد گذشته:
«آی درختان گز در عراق که من با
شما مأنوس بودم ! سلام بر شما، سلامی چو بوی خوش آشنایی.
من در کنار شما آسوده و استوار به سر می بردم [و اکنون] راز دل آشکار شده
است. چه روزگاران خوشی بود در کنار شما و کمی پیش از آنکه خورشید
بدمد. درحالی که قمریان در تاریک و روشن نغمه سر می دادند
و کبوتری بر تنه درختان نظاره گر بود و آواز می خواند. شب های
صراط و دلپذیری آن به یادم آمد که ما خودسران چه با اشتیاق
به سوی آن پر می کشیدیم». 3
ظهیرالدین بن عسکر
ابواسحاق، ابراهیم بن نصربن عسکر
ظهیرالدین، فقیه شافعی مذهب و ادیب. اشعار خوبی
دارد؛ ازجمله درباره شیخی به نام مکّی که زاویه ای
برای خود و یارانش اختصاص داده بود و در حلقه ذکر می گشتند و می
خواندند، چنین سروده است:
«به راستی به مکی از روی
نصیحت و خیرخواهی بگو ـ البته حق نصیحت این است که
بشنوند ـ کی مردم شنیده اند در دین آنان غنا سنتی است که
باید به آن عمل شود ؟ و انسان چون شتر بخورد و در جمع آن قدر برقصد که بی
هوش شود ؟ اگر کسی شکمش خالی و گرسنه باشد، از خوشی به گردش در
نمی آید و به سماع نمی پردازد. می گویند ما از باده
حب الهی مستیم؛ درحالی که این کاسه های بزرگ آنان
را مست کرده است. درازگوشان نیز چنین اند، وقتی زمین پر
از علف می شود آب و علف آنان را به هیجان می آورد. می بینی
وقتی خواننده آنان اشعار بدعت آمیز می خوانند، ریش های
خود را
می جنبانند. و یکی فریاد می زند و دیگری
ناله سر می دهد و از جنون دچار مصیبت و بدبختی می شود». 4
عین الشمس اصفهانی
دختر احمدبن ابی الفرج، ثقفی
اصفهانی، محدثی که از استادان عصر خود حدیث شنیده بود. 5
مطرزی نحوی
ناصربن عبدالسیدبن علی
مطرّزی (تطریز: کار نقش اندازی لباس) خوارزمی (اهل خوارزم)،
در خوارزم دانش آموخت و سپس به بغداد آمد. در نحو استاد بود؛ ازاین رو به
نحوی معروف شد؛ چنان که شاعر نیز بود. از تألیفات اوست: رسالة فی
اعجازالقرآن، المغرب فی غریب الفاظ الفقهاء، الاقناع در لغت که تقریبا
فرهنگ الفاظ مترادف است، المصباح در نحو و الایضاح در شرح مقامات حریری.
6
ناصر موحدی
ناصر لدین اللّه محمدبن یعقوب
منصور باللّه امیر موحدون. پس از درگذشت پدرش در سال 595ق، با او بیعت
کردند. تونس و مهدیه و جاهای دیگری که ابن غانیه از
افریقیه (مغرب میانی) گرفته بود، همه را پس گرفت و بر
طرابلس غرب چیره شد و آن را از چنگ امیرقراقوش معزّی مصری
درآورد؛ چنان که جزیره میّورقه و توابع آن، یعنی جزایر
بالئار را از دست بنی غانیه که در آنجا نایب مرابطون بودند،
درآورد. با اسپانیایی ها جنگید و آنان در جنگ العقاب در
سال 609ق، شکست سختی به او دادند و چون به مراکش بازگشت، برای پسرش یوسف
مستنصر باللّه بیعت گرفت و خود از دید مردم در قصر پنهان شد تا اینکه
در سال 610ق درگذشت. 7
پی نوشت ها:
[1] چهارشنبه اول محرم 610ق / 22 می
سال 1213م؛ چهارشنبه 18 شعبان 610ق / اول ژانویه 1214م.