توطئه کودتا بر ضد کامل: بزرگ امیران، عمادالدین احمدبن علی معروف به مشطوب با امیران سپاه توافق کردند کامل را خلع و برادرش فائز را جانشین او کنند.

کامل از برادرش، ملک معظم عیسی حاکم دمشق، کمک خواست؛ برادر به مصر آمد. مشطوب را تبعید و الفائز را به سنجار فرستاد و امیران سپاه به اطاعت از ملک کامل تن دادند.

اتابکان موصل: درگذشت ملک عزالدین مسعود ثانی ابن ارسلان شاه و جانشینی پسر ده ساله اش نورالدین ارسلان شاه ثانی و نیابت حاجب بدرالدین لؤلؤ از او. سپس درگذشت نورالدین ثانی و جانشینی برادر سه ساله اش، ناصرالدین محمود، و بقای نیابت لؤلؤ از او.

دانشگاه ها: ایجاد دانشکده حقوق در دانشگاه پاریس.

وقایع نظامی

تدارک جنگ صلیبی پنجم: صلیبیان شام به دعوت پادشاه ژان برینی پاسخ مثبت دادند و گروه گروه و در رأس آنان سواران معبد و میهمان نوازان وارد عکا شدند و از آنجا سوار کشتی و به طرف مصر روانه شدند و به کشتی هایی که در دمیاط لنگر انداخته بودند، درآمدند تا از طریق نیل وارد قاهره شده و مصر را تصرف کنند. طراح و فرمانده این عملیات پادشاه ژان برینی بود.

به دعوت پاپ گرگوریوس سوم گروه های از اروپا به این لشکرکشی پیوستند. آنان گروهی از مجارها، اتریشی ها و ناوگان هایی از جنووا، پیزا و مالت بودند که سوارانی از انگلستان و فرانسه بدانان پیوسته بودند.

درخواست کمک صلیبیان از حبشه: صلیبیان از نجاشی، پادشاه حبشه، خواستند برای ضربه به اسلام و مسلمانان با آنان همکاری کند و به حجاز حمله و کعبه را خراب کند.

درگذشتگان

امّ المؤید شعریه؛

عزالدین مسعود؛

فتیان شاغوری؛

ملک عادل بن ایوب.

امّ المؤید شعریه

زینب بنت ابوالقاسم عبدالرحمن بن حسن بن احمدبن سهل جرجانی نیشابوری، معروف به زینب الحرّه. بانویی دانشمند بود و محضر دسته ای از بزرگان دانشمند را درک کرده و از آنان روایت حدیث آموخته و اجازه نقل حدیث گرفته بود. در نود سالگی در نیشابور درگذشت. 2

عزالدین مسعود

مسعودبن ارسلان شاه بن مسعودبن مودود بن عمادالدین زنگی بن آق سنقر حاکم موصل. در هفده سالگی جانشین پدر شد. فردی بزرگوار و بردبار بود. پسر بزرگ خود، نورالدین ارسلان شاه را که ده سال داشت، ولیعهد خود کرد و بدرالدین لؤلؤ را نایب و گرداننده دولت او قرار داد. عزالدین هفت سال و شش ماه حکومت کرد. 3

فتیان شاغوری

ابومحمد، فتیان بن علی بن فتیان بن ثمال اسدی شاغوری دمشقی، شهاب الدین، معروف به شهاب شاغوری (منسوب به شاغور محله ای در دمشق). در بانیاس به دنیا آمد و پدرش در کودکی او را به دمشق برد و در محله شاغور ساکن شد و بدانجا منسوب گشت.

وی ادیبی دارای فضل و شاعری بامهارت بود. با پادشاهان ارتباط داشت و آنان را ستود و به تعلیم فرزندان شان پرداخت. دیوان شعر دارد و از اشعار او در وصف دمشق چنین است:

«ناله کبوتر ورقا میان برگ های آن درخت، تمنا را در دل عاشق زنده می کند. اشک را روان و ناله را پنهان می کند که می ترسد درختان بان آتش بگیرند. اگر ورقا، تنها کمی از سرشک خود را رها کند، طوق ها از گردنش محو می شود. با شروع باران مداوم و پرشتاب، خداوند باران پربرکتش را بر دمشق باراند. شهری که هیچ شهری حتی در دورترین نقاط به زیبایی آن نمی رسد. زورای (بغداد) عراق هم دوست می دارد به دمشق منسوب باشد نه عراق».

نیز در غزل گفته است:

«آهووشی از ترکان، تیر نگاهش را بر دلم نشاند و این عجب نیست که تیر ترکان به هدف بخورد. در گونه هایش دو شی ء متضاد جمع شده است: آب جوانی و آتش زیبایی، آب و آتش ؟! آن آب از چشمان من خون سرازیر کرد و آن گلِ آتش، در دل من آتش برافروخت».

وی در 82 سالگی در دمشق درگذشت. 4

ملک عادل بن ایوب

ابوبکر، احمدبن نجم الدین ایوب بن شاذی ملک عادل سیف الدین، برادر صلاح الدین ایوبی. چون برادرش صلاح الدین پس از درگذشت عمویش اسدالدین شیرکوه حاکم مصر شد و پس از درگذشت نورالدین محمودبن زنگی روانه شام شد، ملک عادل را به دلیل اینکه به او اعتماد داشت و می دانست عقل کامل و سیره حسنه ای دارد، به جای خود در مصر گذاشت. ملک عادل در حیات برادر جابه جا شد، حلب را به او داد و سپس از او باز ستاند و پسر خود ملک ظاهر غازی را بر آن