responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 294

با آن تلاقی می کند و می اندیشم که وقتی از سوی شرق باد بوزد، خانواده من همین احساس را دارند. ای کاش باعث جدایی انصاف داشت و درد و رنجی که من می کشم او نیز می کشید ! و ای کاش همه عمر وصال بود و ختم به فراق و جدایی نمی شد». 2

 

زُهَرْی اشبیلی

 

ابوعبداللّه، محمدبن سلیمان بن احمدبن ابراهیم زهری اندلسی اشبیلی. در مالقه به دنیا آمد و در اشبیلیه سکونت گزید. برای تحصیل دانش اندلس را درنوردید و مقداری در خور، ادبیات آموخت و به مصر رفت و حدیث شنید. سپس به شام و بلاد جزیره رفت و در سال 590ق به بغداد آمد؛ درحالی که سی سال داشت. مدتی در بغداد اقامت داشت و از استادان آن حدیث شنید؛ سپس به سرزمین جَبَل و اصفهان سفر کرد. وی فردی فاضل و آشنای کامل به ادبیات بود. شعر می سرود و مقامه می نگاشت. تألیفاتی دارد؛ ازجمله: البیان و التبیین فی انساب المحدثین، اقسام البلاغه و احکام الصناعه، شرح الایضاح از ابوعلی فارسی، شرح المقامات و البیان فیما ابهم من الاسماء فی القرآن. مغولان او را کشتند و شهید شد. 3

 

علاءالدین خوارزمشاه

 

ابوالمظفر، محمدبن تکش بن ایل ارسلان بن محمدبن انوشتکین، سلطان علاءالدین. پس از مرگ پدر، در سال 596ق بر تخت شاهی خوارزم نشست و بر دولتی پهناور حکومت کرد که در وسعت کشور با دولت سلاجقه در بهترین روزهایش رقابت می کرد. ولی پس از جنگ های وحشیانه ای که علاءالدین به راه انداخت و شهرهای بسیاری که گرفت و پس از اینکه به تشیّع گروید و می خواست بغداد را بگیرد و خلیفه عباسی ناصرلدین اللّه را خلع کند، کم کم سستی و ناتوانی به حکومتش راه یافت و سپاهش از هم گسیخت و از دفع بزرگ ترین مصیبتی که به او وارد شد، یعنی حمله مغول ناتوان ماند. مغولان سرزمینش را درنوردیدند و قتل و غارت و تخریب را به نهایت رساندند. البته علت چنین فاجعه ای، این بود که حاکم شهر اترار که تابع دولت خوارزمشاهیان بود، تجاری که از سرزمین مغولان آمده بودند، به قتل رساند و مال التجاره و دیگر اموال آنان را به بهانه اینکه آنان جاسوس اند، به یغما برده بود و پس از اینکه چنگیزخان پیک فرستاده بود و خواستار تسلیم حاکم اترار شده بود، علاءالدین نیز پیک را به قتل رساند و چون به چنگیز خبر رسید که علاءالدین با فرستادگان او چنین کرده است، از قوم خود سپاهی بزرگ آراست و به طرف غرب روانه کرد. سپاه از مرزهای خوارزم گذشت و اترار را تصرف و حاکم آن، اینال خان را کشته، شهر را غارت و هر کس را یافتند، کشتند.
سپس پیشروی کردند و خوارزم را گرفتند و علاءالدین نتوانست جلوی آنان را بگیرد و هرچه آنان پیش می آمدند، او عقب نشینی و فرار می کرد تا به قزوین رسید. مغولان او را دنبال و مادر و فرزندش را اسیر کرده و کشتند و خود به جزیره ای در دریای قزوین [مازندران] پناه برد و مملکت خود را به مغولان سپرد تا غارت کنند و در آن جزیره مرد. علاءالدین برای پسر خود، جلال الدین محمد، مملکتی ویران باقی گذارد که نتوانست آن را از دست مغولان نجات بخشد و مانند پدر، زندگی اش به پایان رسید. 4

 

پی نوشت ها:

 

[1] شنبه اول محرم 617ق / 7 مارس 1220م؛ جمعه 6 ذی القعده 617ق / اول ژانویه 1221م.

 

[2] المغرب، ج2، ص172؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج5، ص618.

 

[3] نفح الطیب، ج2، ص413؛ الاعلام، ج7، ص18.

 

[4] تاریخ ابن اثیر، ج12، ص317 به بعد؛ النجوم الزاهره، ج6، ص224؛ العبر، ج5، ص59؛ تاریخ الادب فی ایران، ص556؛ الوافی بالوفیات، ج2، ص275؛ دایره المعارف الاسلامیه، ذیل «خوارزمشاه علاءالدین».

 

618 ق / 1221 ـ 1222م1

 

رویدادها

 

اسماعیلیان الموت: درگذشت جلال الدین حسن ثالث ابن محمد و جانشینی پسرش علاءالدین محمد.

 

تونس: درگذشت ابومحمد عبدالواحدبن ابوحفص عمر، والی موحدی تونس و جانشینی پسرش عبدالرحمن.

 

پایان جنگ صلیبی پنجم: پس از آنکه عرصه بر صلیبیان تنگ شد، درخواست صلح کردند و از دفاع در زمین گلی و باتلاقی، درحالی که از هر طرف به سوی آنان تیر رها می شد، درمانده شدند. آنان مرگ را با چشمان خود دیدند و درخواست صلح کردند و آمادگی خود را برای خروج از دمیاط و ترک دیگر سرزمین ها در مقابل اجازه بیرون رفتن از تنگنایی که دچار شده بودند، اعلام کردند.

 

وقایع نظامی

 

جنگ پنجم صلیبی: مصریان سدهای رود نیل را گشودند و پل ها را تخریب و کانال ها را باز کردند و در نتیجه آب نیل، زمین هایی را که صلیبیان در آن می جنگیدند، فراگرفت و راهِ رفتن برای آنان باقی نماند، جز راه تنگی که در آن محاصره شده بودند و تلاش می کردند از این راه به دمیاط عقب نشینی کنند. کشتی های مصریان راه بازگشت را بر آنان بستند و جوخه هایی از سواره نظام مصری آنان را احاطه کرده و با تیر می زدند.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست