در سال 336 هجری در بیت المقدس به دنیا آمد. 1 از جغرافی دانان بزرگ و از جهانگردان مسلمانی است که به هند، سند، اندلس و بیشتر کشورهای اسلامی سفر کرد. هدفش این بوده که افزون بر تجارت، به مطالعه ویژگی ها و خصوصیات اقوام و ملل مختلف بپردازد و در این زمینه، کتاب هایی نگاشته که مهم ترین آنها احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم است. ویژگی این کتاب، کامل بودن آن از نظر مقایسه با دیگر کتب مانند خودش است و چون یک کتاب جغرافیایی است، تمامی کشورهای اسلامی در آن گزارش شده و جالب توجه آنکه بر اساس تجربه ها، مشاهدات و محسوسات خودش به نگارش آن پرداخته است. 2 او در سال 380 هجری از دنیا رفت. 3
پی نوشت ها
1ـ الاعلام 5 / 312. 2ـ ریحانه الادب 5 / 372. 3 ـ کشف الظنون 1 / 16.
دیگر منابع: معجم المطبوعات 2 / 1773.
احسان آذرکمند
محمد ـ مقدّسی
محمد ـ مقدّسی (م. حدود 370ق)
ابوعبداللّه محمدبن احمدبن سعید مقدّسی تمیمی طبیب
وی در قدس به دنیا آمد و بعدها ساکن مصر شد. 1 با یکی از راهبان قدس به نام انباز خریابن ثوابه که آگاه و آشنا به حکمت و طب بود، همنشین شد و علوم فراوانی را از او آموخت. وی طبیب بود، همچنین در علومی همچون گیاه شناسی تبحر داشت و از ترکیب آنها داروهای ارزشمندی می ساخت. در سال درگذشت او اختلاف است و از حدود 3702 تا 390 هجری گزارش شده است. محل فوتش را قاهره گفته اند. آثار او عبارت اند از: ماده البقاء فی اصلاح فسادالهواء والتحرز من ضررالاوباء که این کتاب را برای وزیر یعقوب بن کلس در مصر نوشته است، ماهیه الرمد وانواعه واسبابه وعلاجه، المرشد الی جواهرالاغذیه، السرالمصون والعلم المکنون، (منافع القرآن وخواص القرآن)، 3 الفحص والاخبار، کتاب فی التریاق، امتزاج الارواح، حبیب العروس وریحان النفوس فی الطب در دو جلد. 4
پی نوشت ها
[1] ـ الاعلام 5 / 313. 2 ـ الوافی بالوفیات 2 / 81. 3 ـ الاعلام 5 / 313. 4 ـ هدیه العارفین 2 / 49.
دیگر منابع: کشف الظنون 1 / 727؛ ایضاح المکنون 3 / 392؛ معجم المؤلفین 8 / 263.
احسان آذرکمند
محمد ـ مقدسی
محمد ـ مقدسی (نیمه دوم. قرن 4ق)
ابوسلیمان محمدبن معشر مقدسی بیستی
درباره احوال و زندگی فردی وی اطلاعی در دست نیست. آنچه از وی می دانیم، آن است که وی از نویسندگان مجموعه رسایل اخوان الصفا و خلاّن الوفاست که به نوشته محققان، گروهی سیاسی ـ دینی با گرایش شیعی احتمالاً اسماعیلی بودند که پایگاه ایشان در بصره بود و در سال 373 هجری بروز و ظهور کردند و خود را برادران صفا و دوستان وفا نامیدند. 1 قفطی از دانشمندان سده هفتم هجری دراین باره نوشته: این انجمن با یکدیگر پیمان دوستی بستند و معتقد بودند رسیدن به رستگاری و رضوان الهی، جز به صداقت و پاکی و خیرخواهی برای امت اسلامی نیست و راهی جز آن ندارد. ایشان چون اوضاع مسلمانان را نابسامان و شریعت را آمیخته با جهالت و گمراهی و کجی ها دیدند، بر آن شدند تا با فلسفه و کلام اسلامی، انحرافات را برطرف و دین را از ناپاکی ها پاک کنند؛ ازاین رو به فکر نگارش مجموعه رساله هایی در بردارنده نکات فلسفی ـ اعتقادی افتادند و باور داشتند اگر فلسفه یونانی و شریعت اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند، همدیگر را تکمیل می کنند و دست یافتن به کمال واقعی که هدف نهایی است، حاصل می شود. 2 این انجمن به صورت سرّی فعالیت داشتند و نام خود را نیز آشکار نکردند؛ ولی پژوهشگران به هر صورت به نام شماری از این افراد دست یافته اند. ابوحیّان توحیدی که نخستین فردی است که درباره شکل گیری این
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 440