نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 52
ابوالحسن دارقطنی (م. 385ق) به استادی برگزیده شد و بسیاری از کتاب های ابوالعباس سراج همانند کتاب الاخوه والاخوات، کتاب التاریخ، شماری از آثار مسلم و تاریخ بخاری را تدریس کرد و بسیاری از جویندگان دانش از او بهره بردند. ابوالحسن ابن رزقویه، محمدبن ابی الفوارس، علی بن احمد رزاز، ابوعلی بن شاذان و ابونعیم اصفهانی از شاگردان وی به شمار می روند. 3 طبعاً در ادامه همین سفر، به حجاز نیز رفته است. بازگشت ابواسحاق به نیشابور گزارش نشده؛ اما ازآنجاکه در سال 336 هجری در این شهر مجلس تدریس و املای حدیث بر پا کرده، 4 برداشت می شود که در همین حدود به زادگاهش بازگشته است. مزکی برای ترویج و گسترش حدیث، مبالغ هنگفتی هزینه کرد و در نقل روایت، مورد اعتماد توصیف شده است؛ بااین حال ابوبکر برقانی در آغاز، هیچ روایتی از وی در صحیح خود نیاورده بود تا اینکه باخبر شد مردم نیشابور به نیکی از او یاد می کنند و بزرگش می دارند. ازآن پس، احادیث بسیاری از مزکی در صحیح خود نقل کرد. 5 کتاب الامالی فی الحدیث اثر اوست. 6 ابواسحاق در سال 362 هجری7 در سوسنقین، مکانی بین ساوه و همدان از دنیا رفت؛ ولی پیکر او به نیشابور منتقل و در منزلش به خاک سپرده شد. 8
پی نوشت ها
[1] ـ تاریخ نیشابور 156؛ الانساب 5 / 275. 2 ـ معجم المؤلفین 1 / 110. 3 ـ سیر اعلام النبلاء 16 / 163. 4 ـ تاریخ بغداد 6 / 168. 5 ـ تاریخ بغداد 6 / 168. 6 ـ معجم المؤلفین 1 / 110. 7 ـ تاریخ نیشابور 156. 8 ـ تاریخ بغداد 6 / 168.
ابواسحاق ابراهیم بن احمد بن ابراهیم بن داوود مستملی بلخی
اصل وی از بخارا بود؛ 1 اما چون در بلخ می زیست او را از مردمان بلخ به شمار آورده اند. او از شاگردان ابوبکر عبدالله بن محمدبن علی طرخانی بود و نزد وی به شنیدن و نگارش حدیث می پرداخت. سمعانی وی را دانشمند، آگاه به احادیث، اهل بلخ و از استادان و آشنا به تاریخ بلخ دانسته و می نویسد: مستملی راوی صحیح بخاری از ابوعبدالله فربری بود و به احادیث بسیاری تسلط داشت. 2 وی نه تنها در بلخ، بلکه برای تحصیل دانش به شهرها و سرزمین های دیگر ازجمله مکه مسافرت کرد و احادیث فراوانی از مشایخ آنجا شنید و نوشت. 3 ابواسحاق خود نیز کرسی تدریس حدیث داشت و افرادی همچون ابوذر هروی و ابوعبداللّه محمدبن احمد غنجار در مکه و بخارا از وی حدیث شنیدند. 4 رجال نویسان اهل سنّت وی را فردی ثقه، راستگو5 و پیرو مذهب ابوحنیفه دانسته اند. 6 او در سال 376 هجری در بلخ از دنیا رفت. 7 کتاب معجم الشیوخ اثر اوست. 8
پی نوشت ها
[1] ـ معجم المؤلفین 1 / 3. 2 ـ الانساب 5 / 287. 3 ـ تاریخ الاسلام 26 / 589. 4 ـ الانساب 5 / 287. 5 ـ سیر اعلام النبلاء 16 / 492. 6 ـ مشایخ بلخ من الحنفیّه 1 / 42. 7 ـ الانساب 5 / 287. 8 ـ هدیة العارفین 1 / 6 ـ 7.
دیگر منابع: العبر 2 / 147؛ مرآه الجنان 2 / 305؛ النجوم الزاهره 4 / 150؛ شذرات الذهب 3 / 86؛ الاعلام 1 / 28؛ معجم المؤلفین 1 / 3.
اسماعیل اسماعیلی
ابراهیم ـ نُجَیرمی
ابراهیم ـ نُجَیرمی (م. حدود 355ق)
ابواسحاق ابراهیم بن عبداللّه بن محمدبن حشیش نجیرمی
اهل نجیرم، روستایی واقع در ساحل خلیج فارس یا محله ای در بصره بود. گزارش یاقوت حموی وی را فردی نحوی و واژه شناس دانسته که در مصر اقامت داشت. 1 نجیرمی بیشتر معلومات و دانش خود را نزد ابواسحاق ابراهیم بن سری زجاج آموخت و از برجسته ترین شاگردان وی به شمار می آمد. 2 خود وی نیز کرسی تدریس داشت و شاگردانی را تربیت کرده که یاقوت، شماری از ایشان همچون ابوالحسین مهلبی و جناده لغوی هروی را نام برده است. 3 به نوشته تاریخ نگاران، وی زمانی به خدمت کافور اخشیدی، حاکم مصر (355 ـ 357ق) درآمد و کاتب او شد و چون شاعر بود در مدح او و وزیرش جعفربن فضل، معروف به ابن حنزابه اشعاری سرود. یاقوت و ابن خلکان پاره ای از سروده های وی را بیان کرده اند. 4 گفته شده در یک مورد وقتی شعری در مدح کافور سرود، سیصد دینار جایزه دریافت کرد. 5 گفته اند: نجیرمی پیش از روی آوردن به کتابت به هیزم فروشی اشتغال داشت. 6 سال دقیق درگذشت او دانسته نیست؛
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 52