نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 145
حسین ـ
مرغنیحسین ـ مرغنی (م421ه)
ابومنصور حسین بن محمدحسینی مرغنی.
مرغن روستایی در غور (افغانستان کنون) است. 1 وی از تاریخ دانان مشهور و از نزدیکان دربار سلطان محمود غزنوی بود. کتاب الغرر فی سیر الملوک و اخبارهم به امر ابوالمظفر نصر، برادر سلطان محمود غزنوی تألیف نمود. این کتاب مشتمل بر چهار مجلد است. مجلد اول آن شامل تاریخ ایران تا عهد یزدگرد پسربهرام، مجلد دوم شامل تاریخ ایران تا سقوط یزدگرد پسر شهریار و تاریخ ملوک یهود و انبیا و ملوک یمن و امرای روم و شام و عراق و ظهور دین مقدس اسلام، و مجلد سوم و چهارم شامل تاریخ امویان، عباسیان و دولت هایی است که از دولت عباسیان منشعب شده اند. ابومنصور ظاهراً در سال 421ه در شهر غزنین درگذشت. 2
پی نوشت ها
[1] ـ الکامل فی التاریخ 12 / 175. 2 ـ تاریخ آداب اللغة العربیه 1 / 627.
ابوالقاسم حسین بن علی بن حسین بن محمدبن یوسف مغربی بغدادی معروف به وزیر مغربی و ابن مغربی.
سیاستمدار شیعی، وزیر، ادیب، لغت شناس، مورخ، نسب شناس، کاتب، شاعر، مفسر، منجم، فیلسوف و حافظ قرآن که در سیزدهم ذیحجه سال 370ه در مصر1 یا حلب به دنیا آمد. 2 اصل او از بصره بود؛ 3 ازاین رو او را مغربی می گفتند که جد پدرش، متصدی دیوان مغرب بوده4 یا در غرب بغداد حاکم بوده است؛ ولی ابن خلکان معتقد است وی حقیقه اهل مغرب است. 5 وی از نوادگان بهرام گور ساسانی و پدر و جدش از خواص و کاتبان امیرسیف الدوله حمدانی بودند. مادرش فاطمه نیز دختر عالم بزرگ شیعی محمدبن ابراهیم نعمانی نویسنده الغیبه بوده است. 6 بنا به نوشته پدرش در پشت کتاب مختصر اصلاح المنطق، وی بیش از چهارده سال نداشت که قرآن و بعضی کتب نحو و لغت و پانزده هزار بیت شعر کهن را حفظ کرد. فن خط را به خوبی آموخت و علم جبر، مقابله و دیگر فنون حساب را به اندازه ای که برای یک کاتب نیاز بود، فرا گرفت7 و هنوز هفده سالگی را به پایان نرسانده بود که دست به اختصار کتاب اصلاح المنطق ابن سکّیت (در لغت) زد و با حفظ عبارات و موارد سودمند، در تلخیص آن کوشید و در ترتیب باب های آن هر جا که لازم بود، تغییر داد و در نهایت آن را به درخواست پدرش به نظم درآورد. 8 درخشش ادبی او در باب نظم و نثر باعث شد به وی لقب « ذوالجلاتین » بدهند. 9 او در نظم و نثر از شیوه ابن معتز پیروی می کرد10 و با ادیب معروف معاصرش ابوالعلاء معرّی مراوده و مکاتبه داشت. 11 ابوالعلاء رساله اغریضیه خود را به نام او تألیف کرده و برای او فرستاد. 12 گویند شریف مرتضی نیز کتاب المقنع فی الغیبه را برای وزیر مغربی نوشت. 13 ابوالقاسم از پدرش و از وزیر ابوالفضل جعفربن فضل بن فرات معروف به ابن حِنزابه، محمدبن حسین تنوخی، احمدبن ابراهیم بن فراس، ابوجعفر طحاوی، محمدبن عیسی نامی یشکری، ابوالحسن علی بن لؤلؤ حلبی، محمدبن داود عسقلانی، یحیی بن علی اندلسی و برخی دیگر روایت کرده14 و علاوه بر فرزندش ابویحیی عبداللّه لحمید که از دانشمندان زمان خود بود، ابوالحسن بن طیب فارقی، ابوالجوائز حسن بن باری واسطی، ابومحمد رزق ا بن عبداللّه لوهاب تمیمی، ابوغالب محمدبن احمدبن بشران نحوی و برخی دیگر نیز از او روایت کرده اند. 15 زندگی سیاسی وزیر مغربی به سال 400ه بر می گردد؛ آن هنگام که وی و پدرش از مقربان و ندیمان الحاکم فاطمی در مصر بودند؛ ولی با ظهور کشمکش های سیاسی در دستگاه خلافت فاطمی، خلیفه دست به کشتار شماری از امرای دولت زد و در این بین در سال 400ه پدریا عمو و برادران وزیر مغربی کشته شدند و تنها وزیر مغربی توانست از مصر فرار کرده16 و به شام بگریزد. وی در شام به حاکم رمله حسان بن مفرج بن جراح طائی پناهنده شد و سعی کرد حاکم رمله و سپس با مسافرت به حجاز، امیر مکه ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی را علیه الحاکم با متحد کند. 17 در نتیجه حاکم رمله با امیر مکه به عنوان خلافت بیعت کرد. در این میان الحاکم با احساس خطر نمود و با بذل اموال به حاکم رمله، توانست از این اتحاد جلوگیری کند. 18 پس از آن وزیر مغربی به عراق رفت و در بغداد به ابوغالب فخرالملک بویهی پیوست. القادر خلیفه عباسی او را متهم کرد که به منظور اخلال در دولت عباسی به بغداد آمده و از فخرالملک خواست او را از خود دور کند؛ ولی فخرالملک، وزیر مغربی را به واسط برد. مدتی بعد فخرالملک در واسط کشته شد و وزیر مغربی توانست با جلب نظر
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 145