نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 158
گرایشات فلسفی داشت. 1 در بصره با جماعتی که هر کدام در صنفی از علوم مهارت داشتند روبه رو شد و از آن گروه بودند: ابوسلیمان محمدبن سعر بستی معروف به مقدسی، ابوالحسن علی بن هارون ریحانی، ابواحمد نهرجوری و عوفی. زید همراه با این افراد، مذهب جدیدی را وضع کردند و معتقد بودند شریعت با جهالت و ضلالت قرین شده و برای تطهیر آن راهی به جز فلسفه نیست. آنها رسائل اخوان الصفاء را با کمک هم تألیف کردند که حاوی پنجاه رساله در جمیع اجزای فلسفه بود. 2 ابوالخیر به بلاد خراسان و جبال سفر کرد و از افرادی چون ابوبکر محمدبن حسن بن درید و ابوبکربن انباری روایت کرد و ابوبکر احمدبن علی بن یزدادقاری از او روایت نمود. او مدتی هم فرماندار بعضی نواحی از طرف محمدبن عمر علوی بود. 3 در مورد هاشمی دیدگاه های مختلفی وجود دارد. برخی وی را صاحب بصیرت در آرا و دارای احاطه کامل در هر فنی دانسته اند و در مقابل برخی دیگر او را واضع حدیث و دیدگاه هایش را باطل برشمرده اند. او معاصر صاحب ابن عباد بود و گمان داشت هرگاه فلسفه یونانی و شریعت عربی با هم جمع شوند، کمال حاصل خواهد شد. وفات ابوالخیر پس از سال 400ه واقع شده است. آثار او عبارت اند از: جوامع إصلاح المنطق، اربعین حدیث، 4 الامثال و صناعة الخطّ. 5
پی نوشت ها
[1] ـ الاعلام 3 / 59. 2 ـ الوافی بالوفیات 15 / 48. 3 ـ تاریخ بغداد 8 / 450. 4 ـ الاعلام 3 / 59. 5 ـ الوافی بالوفیات 15 / 48.
ابوالمحاسن ابوبکر (جعفر) زین الدین بن اسماعیل ازرقی وراق هروی شرف الزمان حکیم.
او در هرات به دنیا آمد و ساکن آنجا بود و مدت بسیاری شاعر دربار طغان شاه بن آلب ارسلان حکمران خراسان بوده است. ایامی هم در کرمان در دربار ایران شاه بن قاورد اولین پادشاه سلجوقیان کرمان می زیست و در مدح پادشاه و شاهزادگان قصایدی می سرود1 و از مریدان شیخ عبداللّه انصاری بود. پدرش نیز از بزرگان و دانشمندان هرات و معاصر با فردوسی شاعر بزرگ ایرانی بود و زمانی که فردوسی از دست سلطان محمود غزنوی متواری شد، مدت شش ماه در خانه پدرش اقامت کرد. 2 رجال نویسان او را از شعرای برجسته قرن پنجم هجری، جامع حالات و حاوی کمالات و دارای همتی بلند در تصفیه باطن معرفی کرده و گفته اند او توانست به منصب ملک الشعرایی سلطان مفتخر گردد. این حکیم دانشمند کتاب صور الفیه و شلفیه برای مداوای ضعف قوه باه سلطان پدید آورد و با آن بیماری سلطان را مداوا کرد. با حقیقتی، نسیمی، احمد بدیهی و شجاع نسوی معاصر بود. 3 او قبل از سال 465ه از دنیا رفت، 4 البته سال های 526 و 527 نیز برای او ذکر شده است. 5 آثار او عبارت اند از: سندبادنامه و الفیه و شلفیه، دیوان شعر. 6
پی نوشت ها
[1] ـ فرهنگ بزرگان 215. 2 ـ لغت نامه دهخدا 2 / 1673. 3 ـ ریحانة الادب 1 / 109. 4 ـ الذریعه 9 / 1 / 68. 5 ـ تاریخ ادبیات در ایران 2 / 435. 6 ـ ریحانة الادب 1 / 109.
دیگر منابع: تاریخ نظم و نثر در ایران 1 / 53؛ حدائق السحر فی دقائق الشعر42؛ چهار مقاله عروضی 80؛ کشف الظنون 1 / 157؛ حبیب السیر 2 / 397؛ تاریخ ادبیات صفا 2 / 432.
احسان آذرکمند
ساتکین ـ ترکی
ساتکین ـ ترکی (م 488ه)
ابومنصور ساتکین بن ارسلان ترکی.
او ساکن دمشق بود. ترجمه نویسان درباره استادان و سیر کسب دانش وی اظهار نظر نکرده اند. او در عصر خود مردی فاضل، ادیب و نحوی به شمار می آمد. 1 وی پس از مدتی سکونت در دمشق به قدس رفت و در آنجا اقامت اختیار نمود. مذهب او مالکی بود. وی صاحب مقدمه ای زیبا درباره نحو می باشد. سرانجام او در ذی قعده یا ذیحجه در سال 487 یا محرم 488ه در قدس جِفَار از دنیا رفت و در وَرّاده (محلی بین شام و مصر) به خاک سپرده شد. 2
پی نوشت ها
[1] ـ انباه الرواة 2 / 69. 2 ـ تاریخ دمشق 20 / 19، تهذیب تاریخ دمشق 6 / 44.