وی اهل رحبه ـ بین رقه و بغداد ـ و فردی بلیغ و باهوش و طبیب بود. 1 نیز از فضلای در حرفه پزشکی به شمار می رفت. صاعد در زمینه پزشکی کتابی تحت عنوان التشویق الطبی تألیف نمود2 و آن را در تاریخ 464ه به پایان رسانید. 3
پی نوشت ها
1ـ الاعلام 3 / 187. 2 ـ الوافی بالوفیات 16 / 230. 3 ـ الاعلام 3 / 187.
وی آگاه به علوم عربی و از شاگردان ابوبکربن انباری بود. آثاری از قبیل عیون الاخبار، فنون الاشعار، مختصر فی النحو را تألیف نمود. وفات ابن سراج در سال 401ه واقع شد. 1
ابوالمظفر طاهربن محمدبن اسفریینی طوسی معروف به شاهفور.
گاه از او با عنوان شهقوربن طاهر نیز یاد کرده اند. وی از فقهای مشهور مذهب شافعی، داماد ابومنصور بغدادی، راوی ابن محمش زیادی از اصحاب اصمّ است. 1 او به شهرهای گوناگون سفر کرد و نظام الملک او را به طوس برد تا به تدریس در رشته های گوناگون بپردازد. 2 اسفراینی که فقیهی اصولی و مفتی و شاعر بود، در شوال 471 در طوس درگذشت3 و کتاب های تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم به زبان فارسی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین از اوست4 که امروزه در دست است. برخی تفسیر اسفرینی را دومین تفسیر فارسی می دانند که بین سال های 430 تا 460ه نگارش یافته است. رساله ای اصولی نیز داشته است. 5
پی نوشت ها
[1] ـ سیر اعلام النبلاء 18 / 401. 2 ـ تبیین کذب المفتری 270. 3 ـ تاریخ نیشابور (المنتخب من السیاق) 393. 4 ـ معجم المؤلفین 4 / 310، 5 / 38. 5 ـ تفسیر تاج التراجم، مقدمه مصحح، 11.
دیگر منابع: طبقات الشافعیة الکبری، 5 / 11؛ معجم المفسرین 1 / 227؛ طبقات الشافعیه 1 / 245؛ طبقات المفسرین (داودی) 1 / 218؛ تاریخ الاسلام 32 / 50؛ کشف الظنون 1 / 268، 340 و 1820؛ هدیة العارفین 1 / 430؛ الاعلام 3 / 179 و 223.
مصطفی صادقی
طاهر ـ جوهری
طاهر ـ جوهری (م 469ه)
ابوالحسن طاهربن احمدبن بابشاذ جوهری مصری دیلمی بغدادی معروف به ابن بابشاذ.
از بزرگ ترین علمای نحو در مصر بود. اصل او را از دیلم دانسته اند. نام نیای وی این انتساب را تأیید می کند؛ زیرا بابشاذ از نام های کهن فارسی است. 1 خاندان وی که گویا تجارت مروارید می کردند، به مصر رفتند و در آنجا اقامت گزیدند. ابن بابشاذ خود نیز به عنوان تاجر مروارید از مصر به بغداد رفت و ازاین رو به جوهری (= گوهری) شهرت یافته است. وی در بغداد کسب علم کرد. 2 او پس از چندی به مصر بازگشت و در دیوان انشا عهده دار تصحیح مراسلات دیوانی گردید، به گونه ای که تا نامه ای از نظر او نمی گذشت، فرستاده نمی شد. وی در این سمت مستمری خوبی دریافت می کرد3 و علاوه بر این از سرپرستی امر اقراء ـ آموزش قرآن و زبان عربی ـ در مسجد عمروبن عاص نیز مقرری داشت4 و اوقات فراغت خود را به عبادت و مطالعه می گذرانید. گویا در همین اوقات بود که به نوشتن تعلیقه خود
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 170