او یکی از فقهای بزرگ شافعی بود. درس فقه را در بغداد نزد قاضی ابوطیب طبری آموخت و در آن زمینه آثاری تألیف نمود که نشان از کمال و فضل اللّه و دارد. دو کتاب النهایة فی شرح المذهب و المشخص تألیف اوست. جاسانی در حدود سال 460ه درگذشت. 1
پی نوشت ها
[1] ـ طبقات الشافعیة الکبری 4 / 116.
دیگر منابع: کشف الظنون 4 / 486؛ معجم المؤلفین 8 / 264.
محمود هیئتی
محمد ـ جبلی
محمد ـ جبلی (م 439ه)
ابوالخطاب محمدبن علی بن محمدبن ابراهیم جَبُّلی.
وی شاعری از اهل بغداد بود که برای فراگیری علم حدیث به شام مسافرت کرد و در دمشق از ابوالحسین معروف به أخی تبوک و عبداللّه لوهاب بن حسن کلابی حدیث آموخت. علمای رجال اهل سنت او را رافضی متعصب خوانده اند. خطیب بغدادی درباره اش گفته است او محدثی شیعه، ادیب و شاعری فصیح الکلام و ملیح النظم است. او زمانی که به شام رفت، در هنگامه ورود به شهر معره النعمان در اشعاری ابوالعلاء معری را مدح و ستایش نمود و ابوالعلا هم در جوابش قصیده ای گفت. 1 ابوالخطاب به لغت و نحو آشنایی داشت. کسانی چون محمدبن علی بن احمدبن صالح و ابوبکر خطیب از او روایت کرده اند. جبلّی زمانی که از سفر شام به بغداد مراجعت نمود، بینایی خویش را از دست داد و در شب دوشنبه 29 ذیقعده سال 439ه در بغداد از دنیا رفت. 2 او دیوان شعری داشته است. 3
پی نوشت ها
[1] ـ تاریخ بغداد 3 / 101. 2 ـ تاریخ مدینة دمشق 54 / 379. 3 ـ معجم المؤلفین 11 / 38.
ابوعبداللّه محمدبن ابی سعید محمدبن احمد جذامی قیروانی، مشهور به ابن شرف.
او در سال 3901 و به احتمال در شهر قیروان ـ از مراکز علمی ادبی تونس قدیم ـ به دنیا آمد. از اوان کودکی به تحصیل علم پرداخت، از ابوالحسن قابسی فقیه فقه آموخت از ابوعمران فاسی حدیث شنید. 2 ادب و نحو را از ابراهیم حصری ـ صاحب زهرا الآداب ـ و محمدبن جعفر قزّاز فرا گرفت، در زمینه کتابت و نویسندگی و همچنین سرایش مهارت یافت. او به دربار امیر معزبن بادیس راه یافت و از شاعران دربار او شد3 و منشی گری و نویسندگی او را نیز پذیرفت. 4 او که شاعری چیره دست بود و از شاعران برجسته عصر خود به شمار می رفت، 5 به کرّات با رقیب خود ابن رشیق به گفتگو و گاه هجو می پرداخت. 6 بدیهه سرا بود و بدون پیش نویس، سروده و می خواند. اشعارش از تازگی برخوردار بود. این شاعر گرانمایه خود در نقد شعر نیز صاحب نظر بود. 7 او گرچه ظاهری زیبا نداشت و یک چشم بود، 8 از هوش و احترام خاصی برخوردار بود. او در آن عصر که شهر قیروان سقوط کرد و شهرها و آبادی های اطراف ویران شد، به آشفتگی افتاد و با امیرمعزّ به شهر بندری مهدیه رفت؛ سپس به صقلیّه و برخی دیگر از شهرهای اندلس مسافرت کرد؛ 9 ولی در شهر اشبیلیه اقامت گزید. 10 اعلام الکلام، رسالة الانتقاد، دیوان شعر، 11 حجج النصح و سر العبر آثار اوست. 12 از این شاعر دانشمند اثر دیگری به نام ابکار الافکار بر جای ماند که نظم و نثر خود را در آن جای داده است. 13 اشعار ابن شرف در منابع بعد از او مورد استفاده بوده است که گویای جایگاه والای او در شعر و نقد ادبی است. 14 وی سرانجام در سال 460ه یا قبل از آن در اشبیلیه درگذشت. 15 برخی وفات او را به سال 518 دانسته اند. 16
پی نوشت ها
[1] ـ معجم المؤلفین 10 / 25. 2 ـ کتاب الصله 2 / 604. 3 ـ معجم الادباء 19 / 37. 4 ـ انباه الرواة 1 / 302. 5 ـ کتاب الصله 2 / 604. 6 ـ معجم
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 308