نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 327
محمد ـ
دانیمحمد ـ دانی (م حدود 470ه)
ابوعبداللّه محمدبن احمدبن سعود دانی انصاری، ملقب به ابن سعود.
وی اهل دانیه اندلس بود. 1 دانی را از استادان قرائت در دانیه ذکر کرده اند. ابن سعود قرائت را نزد ابوعمرو مقری به پایان رساند. در زمان حیات استادش ابوعمرو، بر کرسی استادی تکیه زد. ابوداود سلیمان بن نجاح از شاگردان او در علم قرائت بود. آثار او عبارت اند از: الاختلاف بین نافع من روایة قالون و بین الکسائی من روایة الدوری، السنن، الاقتصاد فی الفرق بین السین، الصاد و الاقتضاء للفرق بین الذال و الضاد و الطاء. ابن سعود تا حدود سال 470ه در قید حیات بوده است. 2
پی نوشت ها
[1] ـ التکملة لکتاب الصله 1 / 319. 2 ـ غایة النهایة 2 / 63.
دیگر منابع: معجم المؤلفین 8 / 263.
محمدجعفر مرادی
محمد ـ دُلَفی
محمد ـ دُلَفی (م460ه)
ابوالحسن محمدبن عبداللّه بن حمدان دلفی عجلی.
نام وی را محمدبن حمدان و علی بن حمدان هم ذکر کرده اند. 1 برخی گفته اند دُلَفی از فرزندان واعقاب ابودُلَف عجلی بوده و به او منسوب است و در مصر اقامت داشت. 2 وی از شاگردان علی بن عیسی ربعی و ابوالحسن علی رمّانی به شمار می رفت و فردی ادیب و لغوی بود و در علم نحو مهارت خاصی داشت. او دارای شرح دیوان المتنبی بوده که شامل ده مجلد است. 3 وی در سال 460ه در مصر درگذشت. 4
پی نوشت ها
[1] ـ معجم الادباء 18 / 207. 2 ـ الاعلام 6 / 228. 3 ـ الوافی بالوفیات 3 / 329. 4 ـ معجم الادباء 18 / 207.
ابوحرب (ابوحرث) محمدبن محسن بن حسن شیخ الشرف جمال الدین دینوری تفلیسی معروف به ابن دینوری.
نسب شناس، ادیب، شاعر و از علمای امامیه در سده پنجم هجری بود و نسب او به حسن افطس نواده امام سجاد علیه السلاممی رسد. تولد و سکونت او در بغداد بود1 و به نظر می رسد از آن نظر که برخی اجداد او (ابوالحسن علی شجاع به امر امام جواد علیه السلام و ابوجعفر محمد اصغر) در دینور و تفلیس سکونت داشته اند، 2 به دینوری و تفلیسی شهرت یافته است. ابوالحسن علوی عُمَری از اعلام قرن پنجم هجری و نویسنده المجدی فی انساب الطالبیین، ابوحرب را دوست خود معرفی کرده و می گوید این خانواده به دینوری مشهورند. 3 وی در طلب علم به بلاد عجم و ایران مسافرت نمود4 و مدتی نیز نقابت طالبیین را در بغداد به عهده داشت. 5 ابن دینوری، راوی از پدرش و ابوعلی حسن بن احمدبن شاذان (م425ه) و ابوطیب طاهربن عبداللّه طبری (م450ه) بوده و شیرویه بن شهردار دیلمی (م509ه) نیز راوی از اوست. 6 وی همچنین از مشایخ ابوالعلاء حمدبن نصربن احمد اعمش همدانی حنبلی (م512ه) بوده است. 7 ابن دینوری در اواخر عمر به دستور خلیفه وقت به غزنین نزد امیر ابراهیم پسر مسعود غزنوی (م481 یا 492ه) فرستاده شد و پس از مدتی در سال چهارصد و هشتاد و اندی در همان شهر از دنیا رفت. 8 اولاد و اقربای او که همه از دانشمندان در علم نسب بودند، بعدها در بغداد ماندگار شدند. 9 آثار او تألیفاتی در علم انساب10 و کتاب جرائد البلدان است که حاصل مسافرت های او به بلاد گوناگون بوده است. 11 اگرچه برخی وی را به جعل نسب متهم ساخته اند، به گفته ابن فندق (م565ه) هر شجره نامه ای که ابن دینوری نوشته و آن را استخراج کرده صحیح و معتبر است. 12 از گفته ابن فندق نیز پیداست که وی آثاری در انساب داشته که به دست ما نرسیده است.
پی نوشت ها
[1] ـ المجدی 215. 2 ـ الشجرة المبارکه 178. 3 ـ المجدی 215. 4 ـ عمدة الطالب 345. 5 ـ الشجرة المبارکه 178. 6 ـ تاریخ الاسلام 32 / 145. 7 ـ التحبیر 1 / 249. 8 ـ الشجرة المبارکه 178؛ عمدة الطالب 381. 9 ـ لباب الانساب و الالقاب 2 / 540. 10 ـ طبقات النسّابین 1 / 18. 1 [1] ـ عمدة الطالب 296 و 345. 12 ـ لباب الانساب 2 / 539 و 540.