نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 56
می گرفت. این شاعر اشعار بسیاری سروده7 که بیشتر آنها در مدح و وصف و هزل است؛ تصویرپردازی های بدیع و بیان مضامین کهن در شکل هایی تازه، بهره گیری از شیوه گفتگو با حیوانات و استفاده از الفاظ و معانی محکم از خصوصیات اشعار او می باشد. از او ادبیات گوناگونی در اثرش التوابع و الزوایع آمده است؛ 8 علاوه بر آن رساله های بسیاری از ابوعامر در فکاهیات، کنایه گویی، هزل و شوخی برجای مانده است که در آنها هنر خود را به نمایش گذاشته و بدین وسیله آنها را ماندگار ساخته است. 9 از دیگر آثار او حانوت عطار در پزشکی می باشد. ابوعامر سال 425ه فلج شد و در بستر افتاد و بعد از هفت ماه بیماری دردناک، در سال 426ه درگذشت. تشییع باشکوهی از او به عمل آمد و ابوالخرم حاکم شهر بر او نماز خواند و در قرطبه به خاک سپرده شد. 10 کشف الدک و ایضاح الشک فی الحیل و الشعبذه آثار دیگر اوست. 11
پی نوشت ها
[1] ـ الأدب الأندلسی (احمد هیکل) 368. 2 ـ جذوة المقتبس 124. 3 ـ معجم الادباء 3 / 221. 4 ـ الذخیره 1 / 1 / 50 و 192. 5 ـ الأدب الأندلسی 371. 6 ـ اعتاب الکتاب 203. 7 ـ جذوة المقتبس 124. 8 ـ الأدب الأندلسی 371. 9 ـ الذخیره 1 / 1 / 192 و 239 ـ 240 و 328 و 335. 10 ـ جذوة المقتبس 124 و 127. 1 [1] ـ معجم المؤلفین 1 / 302.
دیگر منابع: یتیمة الدهر 2 / 37؛ وفیات الاعیان 1 / 116؛ تاریخ الاسلام 29 / 169؛ سیر اعلام النبلاء 17 / 501؛ الوافی بالوفیات 7 / 144؛ نفح الطیب 1 / 621 و 3 / 244 - 246؛ الکامل فی التاریخ 9 / 445؛ الأدب العربی فی الأندلس (عبداللّه لعزیز عتیق) 182 و 243 و 267؛ اسماء الکتب 126؛ هدیة العارفین 5 / 74؛ شذرات الذهب 3 / 230؛ مطمح الانفس 81؛ الأدب الأندلسی (شکعه) 641؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی 4 / 94؛ الاکمال 5 / 90.
مرتضی نجفی
احمد ـ انصاری
احمد ـ انصاری (زنده در 478ه)
احمدبن محمدبن عبداللّه لرحمان انصاری ملقب به ابن حداد (ابن جواد).
وی اهل اندلس و از دانشمندان آن سرزمین به شمار می رفت و اصل و تبار او از ناحیه بلنسیه اندلس بود. در سال 452ه به قصد انجام مناسک حج به حجاز رفت و برای کسب معارف بیشتر در زمینه علوم دینی به موصل، بغداد، واسط (در عراق) و شهرهای خراسان و ایران مسافرت نمود. ابن حداد بعد از پانزده سال و در سال 467ه با دست پر به مصر بازگشت و در شهر خود اقامت گزید. این دانشمند اندلسی گرچه در سال 478 ـ هنگامی که شهر طلیطله به دست رومیان اشغال شد ـ قصد داشت به همراه امیر یوسف بن تاشفین به جنگ رومیان برود، موفق به این امر نشده، ناچار به شهر طنجه در اندلس رفت. او در آن شهر با ابوالاصبغ عیسی بن سهل ملاقات کرد و درباره مسائل علمی با او به مناظره پرداخت. این مناظره ها از مهارت و احاطه او بر مسائل علمی حکایت دارد. همین مناظره ها او را به تنظیم رساله ای واداشت که در آن پرسش هایی را مطرح کرده و ابوالاصبغ را به پاسخگویی آنها فرا خواند. آن رساله را رسالة الامتحان لمن برزفی علم الشریعة و القرآن نام نهاد. 1 رحلة الی المشرق که سفرنامه اش به شرق می باشد، دیگر اثر اوست. 2
پی نوشت ها
[1] ـ التکملة لکتاب الصله 1 / 29. 2 ـ معجم المؤلفین 2 / 116.
او اهل شارق، از مناطق بلنسیه در شرق اندلس بود. 1 برای کسب دانش و دیدار با استادان حدیث به عراق، مصر و فارس سفر کرد. در مکه نزد کریمه مروزیه، قاضی ابوبکربن صدقه و ابولیث سمرقندی حدیث آموخت. رجال نویسان اهل سنت وی را مردی متدین، فقیه، واعظ توصیف کرده و گفته اند او پس از دیدار با استادان مشرق زمین و بهره گیری از آنان به اندلس بازگشت و در سبته اقامت گزید. احکام الصلاة اثر او می باشد. 2 وی در حدود سال 500 در شرق اندلس درگذشت. 3
پی نوشت ها
[1] ـ کتاب الصله 1 / 73. 2 ـ التکمله لکتاب الصله 1 / 3 [1] ـ 32. 3 ـ کتاب الصله 1 / 73.
دیگر منابع: تاریخ الاسلام 34 / 341؛ طبقات الشافعیة الکبری 6 / 58؛ المقفی الکبیر 1 / 587.
محمدجعفر مرادی
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 56