responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 324

دیگر منابع: تاریخ مدینه دمشق 51 / 99 و 100؛ تذکرة الحفاظ 4 / 1228؛ تبصیر المنتبه 2 / 507؛ النجوم الزاهره 5 / 247؛ الاعلام بوفیات الأعلام 1 / 348؛ توضیح المشتبه 3 / 270؛ دُول الاسلام 270؛ الاشاره الی وفیات الاعیان 266؛ حسن المحاضره 1 / 319؛ ایضاح المکنون 2 / 6؛ هدیة العارفین 2 / 86؛ شذرات الذهب 4 / 75؛ معجم المؤلفین 8 / 226.

 

سیدمحمدحسین میرعبداللهی

 

محمد ـ رَحْبی

 

محمد ـ رَحْبی (497 ـ 577ه )

 

ابوعبداللّه محمد بن علی بن محمد موفق الدین رَحْبی مشهور به ابن المتَقَّنه ( ابن المتفننه ).

 

فاضل و فقیه شافعی که در سال 497ه در شهری به نام رَحْبه ( بین رقّه و بغداد ) که مالک بن طوق بن عتاب، آن را در زمان مأمون عباسی ( 198 ـ 218ه ) احداث کرده بود و به نام « رحبه مالک بن طوق » شناخته می شد، به دنیا آمد. فقه را از ابومنصور بن رزّاز بغدادی فرا گرفته و در شهر خود رحبه مشغول تدریس و تصنیف بوده است. پسرش ابوالثناء محمود نیز عالم، فقیه و قاضی بود [ و بعید نیست از شاگردانِ پدرش بوده باشد ]. رحبی در نهم ذی العقده سال 577ه درحالی که هشتاد سال داشت، در همان رحبه از دنیا رفت. 1 اثر او منظومه فقهیِ کوچک یا اُرجوزه [ قصیده ای به وزن رجز ] در باب فرایض ( ارث ) بوده2 که به نام بُغْیة الباحث چاپ شده است. 3 حاجی خلیفه از این کتاب با عنوان الفرائض الرحبیه یاد کرده است. برخی نیز مانند محمد بن احمد بن محمد سبط و جلال الدین سیوطی ( م911ه ) شرح هایی بر آن نوشته اند. 4

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ معجم البلدان 3 / 34 و 35. 2 ـ طبقات الشافعیه ( ابن شهبه ) 2 / 17. 3 ـ الاعلام 6 / 279. 4 ـ کشف الظنون 2 / 1246.

 

دیگر منابع: طبقات الشافعیة الکبری 6 / 156؛ ایضاح المکنون 1 / 186؛ هدیة العارفین 2 / 99؛ معجم المؤلفین 11 / 47؛ معجم المطبوعات العربیه 1 / 928.

 

سیدمحمدحسین میرعبداللهی

 

محمد ـ رشیدی

 

محمد ـ رشیدی (وفات 562ه )

 

ابومحمد محمد ( عبداللّه ) بن محمد رشیدی سمرقندی.

 

اهل سمرقند، از شاعران و مداحان شاهان آل افراسیاب و در زمره سرایندگان بنام سده ششم هجری بود. وی ملقب به تاج الشعرا یا سیدالشعرا بود و نزد خضرخان از پادشاهان این خاندان احترامی تمام داشت و صله های فراوانی از وی دریافت کرد. 1 عروضی سمرقندی در چهار مقاله او را استاد شعرا خوانده و معاصر با شاعران مشهوری همچون عمعق، نجیبی فرغانی، نجّار ساغرجی، علی پانیذی و علی سپهری دانسته است که در دربار سلطان خضرخان بودند و به پاس اشعار نیکویی که در وصف پادشاه گفتند، هدایا و صله های بسیاری دریافت کرده اند، افزون بر آنکه درباره رشیدی می نویسد: « وی گرچه جوان بود، فردی عالم بود و در شعر مهارتی خاص داشت و در مدح ستی زینب، همسر خضرخان، نیز سروده هایی دارد؛ بدین دلیل ستی زینب از وی خوشش آمد و سفارش او را نزد پادشاه برد و کارش رونق گرفت و لقب سیدالشعرایی دریافت کرد ». 2 عوفی از تذکره نویسان سده هفتم هجری نوشته است: « رشیدی در علم شعر چند تصنیف ساخته و چند تألیف پرداخته است و زینت نامه ازجمله آنهاست، به علاوه آنکه پاره ای از اشعارش را یادآور شده است ». 3 برخی از معاصران نیز با اشاره به زوایایی از زندگانی رشیدی آورده اند: « میان رشیدی و مسعود سعد سلمان مکاتبه و مشاعره بود، علاوه آنکه اشعاری در مدح قدرخان ابوالمعالی جبرییل بن احمد و سلطان سنجر سلجوقی دارد ». 4 گفته شده میان وی و عمعق کدورتی بود؛ چه اینکه وقتی سلطان خضرخان در غیاب رشیدی از عمعق پرسید شعر رشیدی چگونه است، عمعق در پاسخ آن را به بی نمکی توصیف کرد و وقتی سلطان جریان را برای رشیدی بازگو کرد، او فی البداهه اشعاری در جواب عمعق سرود که موجب شد صله های فراوانی از دست پادشاه دریافت کند. 5 به هر حال نفیسی معتقد است رشیدی با همه شهرت و جلوه ای که داشت، اشعارش از میان رفته و تنها از وی یک قصیده مصنوع و چند قطعه باقی مانده است. 6 آقابزرگ نیز دیوان شعری را به وی نسبت داده است7 و هدایت منظومه مهر و وفا ( ماه ) را از سروده های وی می داند. 8 تاریخ وفات وی در منابع کهن ذکر نشده، اما در بعضی از منابع معاصر، سال 562ه نوشته شده است. 9

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ تاریخ بیهقی 3 / 1217 ـ 1348. 2 ـ چهار مقاله 73 ـ 74. 3 ـ لباب الالباب 375. 4 ـ تاریخ ادبیات در ایران 3 / 548. 5 ـ چهار مقاله 74 ـ 75. 6 ـ تاریخ بیهقی 1348. 7 ـ الذریعه 9 / 362. 8 ـ مجمع الفصحاء 1 / 225. 9 ـ الذریعه 9 / 362.

 

دیگر منابع: کشف الظنون 2 / 972؛ فرهنگ سخنوران 230؛ لغتنامه دهخدا

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 324
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست