نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 326
مجموعه علوم تفسیر، حدیث، فقه و لغت را مرتب و تدوین کرد ». 5 او پس از سفرهایی که به نقاط گوناگون داشت، درنهایت در روستایی به نام قوس کاربغان ( نوس کارنجان ) ساکن شد و در ماه جمادی الآخر سال 559ه در آنجا درگذشت. 6
پی نوشت ها
[1] ـ الانساب 3 / 121. 2 ـ سیر اعلام النبلاء 20 / 492. 3 ـ الانساب 3 / 121. 4 ـ تاریخ الاسلام 38 / 289. 5 ـ الانساب 3 / 121. 6 ـ طبقات الشافعیه ( اسنوی ) 1 / 65.
ادیب، نحوی، لغوی، عروضی، واعظ، حنفی مذهب و اهل زَبید در یمن بود. در ماه محرم سال 4601 و بنا به گفته بعضی منابع در حدود سال 480ه در این شهر متولد شد. 2 پس از گذراندن دوران کودکی به تحصیل علم روی آورد. زبیدی در حدود سال 506ه به دمشق رفت و به موعظه و امر به معروف و نهی از منکر پرداخت؛ ولی امیر طغتکین ( ظهیرالدین سیف الاسلام، مؤسس اتابکان دمشق، جلوس 497ه ) وی را تحمل نکرده، از آنجا اخراجش کرد. به ناچار وی به طرف عراق حرکت کرد و در سال 509ه به بغداد وارد شد. او بار دیگر به عنوانِ نماینده المسترشد ( خلافت 512 ـ 529ه ) در امور باطنیه ( اسماعیلیه ) به دمشق رفت، اما پس از مدتی به بغداد بازگشت. 3 گویند وی بر مذهب سلیمانیه ( سالمیّه، فرقه ای از زیدیه، اصحاب سلیمان بن جریر ) بود و از عقاید او این بود که اموات در قبر می خورند و می آشامند و نکاح دارند و اینکه گناهکار مستحق هیچ گونه ملامتی نیست؛ زیرا به قضاوقدر خداوند آن گناه را انجام داده است. 4 او نام های زارع، متمّم، مبهم و مُظْهِر را نیز به اسماء الهی افزود. 5 از مشایخ او وزیر ابومظفر یحیی بن محمد بن هبیره6 و قاضی ابوبکر انصاری است. 7 عبدالرحمان بن محمد بن عمران عراقی معروف به ابن عُلوان نیز از او روایت کرده است. 8 زبیدی فردی عابد، صبور، عفیف، فقیر و در عین حال قانع توصیف شده است. هرگز از حال خود پیش دیگران شکوه نمی کرد. گاهی از شدت فقر، هسته ای را در دهان می گذاشت و برای تسکین دردِ گرسنگی آن را می مکید. 9 او درنهایت در ماه ربیع الاول یا ماه ربیع الآخر سال 555 در بغداد درگذشت و نزدیک باب الشام در غرب این شهر دفن شد. 10 اولاد او اسماعیل، عمر و مبارک همه از محدثان بودند. 11 گفته شده زبیدی بیش از صد نوشته در فنون گوناگون داشته است؛ 12 اما تنها از چند کتاب یاد شده است: مَنارُ الاقتضاء و مِنهاجُ الإقتفاء در علم نحو، الردّ علی ابن الخشّاب، العروض، المقدمة فی النحو، الحساب، القوافی، تعلیلُ قرائةِ « و نحنُ عُصْبةً » بالنصب. 13
پی نوشت ها
[1] ـ تاریخ الاسلام 38 / 179. 2 ـ البدایة و النهایه 12 / 243. 3 ـ تاریخ الاسلام 38 / 179. 4 ـ معجم الادباء 19 / 107. 5 ـ سیر اعلام النبلاء 20 / 318. 6 ـ معجم الادباء 19 / 107. 7 ـ سیر اعلام النبلاء 20 / 317. 8 ـ الجواهر المضیئه 2 / 396. 9 ـ سیر اعلام النبلاء 20 / 317؛ معجم الادباء 19 / 107. 10 ـ المنتظم 18 / 145. 1 [1] ـ تبصیر المنتبه 2 / 654. 12 ـ تاریخ الاسلام 38 / 181. 13 ـ معجم الادباء 19 / 108.
ابوالحسن محمد بن مرزوق بن عبدالرزاق زعفرانی جلّاب بغدادی.
در سال 442ه به دنیا آمد. 1 از نسبت وی استفاده می شود اهل بغداد بوده، گرچه در منابع به آن اشاره نشده است. نوشته اند وی تاجری دوره گرد بود، اما علاقه فراوانی به کسب دانش داشت؛ لذا بدین منظور به بلاد و شهرهای بسیاری ازجمله بصره، دمشق، اصفهان و مصر مسافرت کرد و از استادان بسیاری حدیث شنید که از آن میان می توان به افرادی همچون عبدالصمد بن مأمون، ابونصر بن طلّاب، ابومنصور بن شکرویه و صالح بن ابراهیم بن رشدین اشاره کرد. همچنین وی فقه را نزد ابواسحاق شیرازی، از فقهای برجسته شافعی فراگرفت و در این مذهب فردی صاحب نظر گردید. 2 ابن جوزی
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 326