نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 337
عنوان استاد یاد می کرد. در هزل نیز چنان که از ظاهر اشعارش پیداست، پیرو طیان، معروف به ژاژخای بود. دیوان او نیز دربردارنده لغات فارسی فراوانی، همچنین مفردات لغوی که شاید لهجه محلی باشد، می باشد و بدین دلیل یکی از منابع فرهنگ فارسی به شمار می رود. 8 او در آغاز عمر از هیچ گونه عمل ناشایست ابا نداشت، هر چه توانست کرد و هر چه خواست گفت و قریحه خود را به هزالی و گزافه گویی انداخت. هرمان اِته درباره او می نویسد: با توجه به قریحه هزل و هجوی که در او بود غالباً عنان اختیار از دستش می رفت و مشکل بود که نزد بزرگان تقرب حاصل نماید. او از طبقه پایین بود و روش هجو او در شیوه تقلید و تمسخر و استهزای نیشدار ظهور می کرد. این شیوه بیشتر در شعرای ماوراءالنهر ترقی کرد و سوزنی درواقع در این فن رهبر آنان بود که اشعار گویندگان جدی معاصر خود را مورد مسخره قرار می داد. 9 سوزنی با شاعرانی همچون عمعق، انوری، وطواط، نجیبی، دهقان علی شطرنجی، سنایی، معزی، ادیب صابر و نظامی عروضی معاصر بود10 و لامعی بخاری، جنتی، نسفی، شمس خاله و شطرنجی از شاگردان او بوده اند. 11 او در سال های پایانی عمر، رو به اصلاح خود نهاد و از گفتن هجویات رکیک توبه نمود و به زندگانی جدی روی آورد و در بلخ نزد حکیم سنایی رفت و با او همنشین شد12 و حتی با او به زیارت مکه شتافت و در این زمان بود که قصایدی دینی، به ویژه در وصف پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلامسرود که استعداد او را در این نوع شعر نیز ظاهر می سازد. 13 او عمر طولانی کرد و از پنجاه تا هشتاد سالگی خود را در اشعارش تصریح می کند. 14 سرانجام وی در سال 56215 یا 569ه در سمرقند درگذشت و در کنار قبر ابومنصور ماتریدی و عمر نسفی دفن گردید. 16 اثر او دیوان شعری است که مشتمل بر دوازده یا چهارده هزار بیت است17 و نیمی از آن را اشعار هزل تشکیل می دهد. 18 دیگر اثر او سوگند نامه است. 19
پی نوشت ها
[1] ـ الذریعه 9 / 476. 2 ـ تاریخ گزیده 733. 3 ـ لباب الالباب 384. 4 ـ ریاض العارفین 352. 5 ـ لباب الالباب 384. 6 ـ سخن و سخنوران 315. 7 ـ لباب الالباب 384. 8 ـ سخن و سخنوران 315. 9 ـ تاریخ ادبیات فارسی ( هرمان اِته )، ترجمه شفق 118. 10 ـ سخن و سخنوران 315. 1 [1] ـ تذکرة الشعراء ( دولتشاه ) 111. 12 ـ مجمع الفصحاء ج1، ق2، ص703. 13 ـ تاریخ ادبیات فارسی 118. 14 ـ سخن و سخنوران 315. 15 ـ مجمع الفصحاء 1 / 703. 16 ـ تذکرة الشعراء 111. 17 ـ الذریعه 9 / 476. 18 ـ مجمع الفصحاء 1 / 703. 19 ـ الذریعه 12 / 259.
فقیه، شاعر، صوفی اشعری مسلک و شافعی مذهب بود. 1 وی منسوب به شاش ( چاچ و در زمان کنونی تاشکند ) است و ظاهرا اصل وی از آنجا بوده است؛ چون خود وی در محرم 429 در میّافارقین شهری در بین النهرین، نزدیک دیار بکر به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران کودکی به تحصیل علوم دینی روی آورد و از ابوعبداللّه محمد بن بیان کازرونی و قاضی ابومنصور طوسی فقه آموخت؛ سپس به منظور کسب علم و استفاده بیشتر، به شهرهای گوناگون ازجمله مکه، آمِد، 2 نیشابور و بغداد مسافرت کرد و از مشایخ بزرگی چون ابواسحاق شیرازی و ابونصر بن صبّاغ بهره مند شد. او کتاب الشامل را بر مصنفش ابونصر بن صباغ قرائت کرد. 3 از دیگر استادان او ابوجعفر محمد بن احمد بن مسلمه، ابوالغنائم عبدالصمد بن علی بن مأمون، 4 هیّاج بن محمد حطّینی5 و قاضی ابوعلی محمد بن حسین بن فراء است. 6 وی همچنین از ابوعبداللّه حسین بن سلامه، 7 ثابت بن ابی القاسم خیاط، ابوبکر خطیب، هیاج بن عبید مجاور و شماری دیگر روایت کرده است. ابومعمَّر أزجی، علی بن احمد یزدی، ابوبکر بن نقوّر، ابوطاهر سلفی و فخرالنساء شُهده بنت احمد بن فرج دینوری ( م574ه ) نیز از او روایت کرده اند. ابوبکر شاشی ابتدا در مدرسه تاج الملک وزیر سلطان ملکشاه8 و سپس از سال 504ه در نظامیه بغداد به تدریس اشتغال داشت و بعد از استادش ابواسحاق، ریاست شافعیه بدو منتهی شد و بزرگ ترین فقیه زمان خود به شمار می رفت. 9 فرزندان او عبداللّه ( م528ه ) و احمد ( م529 ه ) نیز در زمان حیات پدر صاحب فتوا بودند. 10 وی در شوال 507ه در بغداد دیده از جهان فرو بست و در باب أبرز در کنار استادش ابواسحاق دفن شد. 11
آثار او عبارت اند از: حلیة العلماء فی مذاهب الفقهاء، مؤلف این
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 337