نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 369
متواضع و فروتن بود. وی نزد استادانی چون پدرش ابوالقاسم احمد، خلف بن عبدالملک بن بشکوال، ابومروان بن مسره، ابوبکر بن سَمْجون و ابوجعفر بن عبدالعزیز بهره برد و علم پزشکی را نیز از ابومروان بن جریول ( خربول ) 2 و ابوجعفر احمد بن هارون ترجالی فرا گرفت. 3 ابوالربیع بن سالم، ابوبکر بن جهور، ابوالقاسم بن طیلسان، ابومحمد بن حَوْط اللّه و ابوالحسن سهل بن مالک نیز از شاگردان او هستند. 4 ذهبی به علت مخالفتش با فلسفه، پس از ذکر اینکه ابومحمد بن حَوْط اللّه و سهل بن مالک از او روایت می کنند، گوید: « سزاوار نیست که از ابن رشد روایت شود ». 5 به گفته ابن ابار کتاب هایی را که ابن رشد مختصر کرده یا به تألیف و تهذیب آن اقدام نموده به ده هزار ورقه می رسید. نظر او در علم پزشکی نظر نهایی تلقی شده و مورد قبول واقع می شد؛ چنان که نظر و فتوای او در علم فقه چنین بود که پادشاهان به دیده عظمت به وی می نگریستند؛ ولی هرگز او از این راه به جمع مال یا ترفیع حال نپرداخت و پیوسته به فکر مصالح مردم بود. 6 ابن رشد در سال 548 در عهد عبدالمؤمن بن علی ( 524 ـ 558ه ) از خلفای موحدین به مراکش رفت. حوالی سال 565ه به قضاوت اشبیلیه و در سال 567 به قضاوت قرطبه منصوب شد. در سال 578 بار دیگر از جانب ابویعقوب یوسف به مراکش فرا خوانده شد و ریاست پزشکان دربار بعد از وفات ابوبکر بن طفیل بدو محول گردید. در سال 592 بعضی از دشمنان ابن رشد نزد خلیفه ابویوسف منصور ( 580 ـ 595ه ) از او بدگویی کردند و او که مانند دیگر خلفای موحدین با فلسفه و فلاسفه میانه خوبی نداشت، دستور بازداشت و تبعید او را به ألیسانه ( نزدیک قرطبه که محل سکونت یهود بود ) داد و امر به سوزاندن کتاب های فلسفی او نمود و علاوه بر این اصحاب او را به سرزمین های گوناگون تبعید و آنها را متفرق نمود. در سال 595ه خلیفه از آنچه کرده، پشیمان شد و او را به مراکش فرا خواند؛ اما دیری نپایید در آنجا درگذشت و جسدش را ابتدا در مراکش دفن کرده، سپس آن را به قرطبه منتقل و کنار جدش به خاک سپردند. 7 درباره تألیفات و آثار ابن رشد اندلسی مورخان و تراجم نویسان اختلاف بسیاری دارند. تحریف و تغییری که نویسندگان بر حسب سلایق شخصی خود در عناوین کتاب های او داده و اعتماد آنها بر مصادر متنوع عربی و غیرعربی و همچنین فراوانی تألیفات و شروح او بر کتاب های ارسطو و دیگر فلاسفه یونانی و اسلامی، باعث اختلاف در تعیین و معرفی آثار وی شده است. به گفته « رینان » 78 کتاب از تألیفات ابن رشد در کتابخانه اسکوریال مادرید موجود است که وی آنها را مشاهده کرده است. 8 اما ابن ابی اصیبعه حدود پنجاه کتاب برای وی ذکر کرده است9 که بدون شک بعضی از آنها مانند التحصیل و المقدمات از آثار جد او ابوالولید محمد بن احمد ( م520ه ) است. 10 آثاری که ابن ابی اصیبعه برای وی ذکر کرده است عبارت اند از: التحصیل درباره اختلاف مذاهب علما، صحابه و تابعین. چنان که گذشت این کتاب برای جدش ابوالولید است، نهایة المجتهد، صفدی و دیگر منابع از این کتاب با عنوان بدایة المجتهد و نهایة المقتصد یاد کرده اند. 11 این اثر به تحقیق سید محمد بحرالعلوم به چاپ رسیده و در فقه استدلالی است، الحیوان در وصف انواع حیوانات، الکلیات در پزشکی که مهم ترین اثر او در این حوزه می باشد و به زبان های گوناگون اروپایی به چاپ رسیده است. 12 ابن رشد در این کتاب بسیاری از خطاهای جالینوس را در علم تشریح و وظایف الاعضاء بیان کرده است، 13 شرح أرجوزه منسوب به ابن سینا در پزشکی که شاگرد وی ابوالحجاج یوسف بن طملوس نیز این کتاب ( ارجوزه ) را شرح کرده است، 14 جوامع کتب ارسطو طالیس ( ارسطو فی الطبیعیات و الالهیات )، الضروری فی المنطق ( کتابٌ فی المنطق، 15 مختصرٌ فی المنطق )، 16 تلخیص الالهیات لنیقولاوس، تلخیص کتاب الاخلاق ارسطو، تلخیص مابعد الطبیعه ارسطو که با کتاب تفسیر مابعد الطبیعه در چهار مجلد به چاپ رسیده است، تلخیص کتاب البرهان ارسطو، المسائل المهمه علی کتاب البرهان، تلخیص کتاب سماع الطبیعی ارسطو، شرح کتاب السماء و العالم ارسطو، شرح کتاب النفس ارسطو، به گفته ابوریان، ابن رشد سه شرح جداگانه بر هر یک از کتاب های مابعد الطبیعه، البرهان، السماع الطبیعی، السماء و العالم و کتاب النفس ارسطو به عنوان شرح کبری، شرح صغری و شرح متوسط نوشته است. 17 تلخیص یا شرح کتاب النفس به تحقیق سالبادور غومث نوغالیس منتشر شده است، 18 تلخیص الاسُطقُسّات جالینوس، تلخیص کتاب المزاج الطبیعی جالینوس، تلخیص کتاب العلل و الاغراض سه کتاب اخیر به تحقیق خانم بینیتو به چاپ رسیده است، 19 تلخیص کتاب القوی الطبیعیه جالینوس، تلخیص اول کتاب الادویه المفرده جالینوس، تلخیص نصف دوم از کتاب حلیةُ البرء جالینوس، تهافت التهافت، در رد بر کتاب
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 369