responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 381

او نیز در آنجا انجام گرفت. پدرش قاضی ماردین بود و اجداد او در اصل، اهل بیت المقدس بودند. 1 وی بعدها در پی کسب علم و دانش به بغداد رفت و از امین الدوله هبه اللّه بن صاعد بن تلمیذ علم پزشکی2 و از نجم الدین احمد بن صلاح حکمت و فلسفه را آموخت3 و تا آنجا پیش رفت که علاّمه زمان و به ویژه در پزشکی یگانه دوران شد؛ به گونه ای که امرا و حکام از نواحی گوناگون او را برای امر پزشکی نزد خود می طلبیدند. 4 او در علم پزشکی تحقیقات گسترده ای داشت و فردی مهذب، نیکوکار و بسیار زیرک و باهوش بود و در علم لغت و ادبیات عرب نیز از تجربه و تبحر خاصی برخوردار بود. ماردینی بعدها به دمشق رفت. در دمشق مجلس عمومی برای تدریس داشت. 5 از شاگردان معروف او حکیم شهاب الدین سهروردی ( مقتول در 586ه ) 6 و حکیم سدیدالدین محمود بن عمر معروف به ابن رقیقه است که از او روایت کرده و علم پزشکی را نیز از او آموخته است. از دیگر شاگردان او مهّذب الدین عبدالرحیم بن علی است که در تحریر و تصحیح قانون ابن سینا با او همکاری داشت. ماردینی خود نیز قبلاً در تصحیح قانون ابن سینا با استادش ابن تلمیذ شرکت کرده بود. ماردینی در سال 589ه از دمشق به سوی وطن خود بازگشت. برخی از شاگردانش، وی را به منظور اتمام تدریس و تحقیق قانون ابن سینا به اقامت بیشتر دعوت کرده و حتی پرداخت حقوقی مکفی را پیشنهاد کردند، اما او این توجیه که علم فروخته نمی شود، پیشنهاد آنان را نپذیرفت. وی در بین راه به حلب وارد شد. حاکم حلب ملک ظاهر بن صلاح الدین ایوبی ( 582 ـ 613ه ) او را احضار کرده و چون علم و کمال او را دید، از او تقاضای اقامت در حلب را کرد. ماردینی عذر خواسته، اما ملک ظاهر عذر او را نپذیرفته و با اعطای مال فراوان و اعزاز واکرام وی، او را وادار به اقامت در این شهر نمود که حدود دو سال این اقامت طول کشید. وی سرانجام در 21 ذی الحجه 594 در آمد و ( دیاربکر ترکیه ) در 82 سالگی درگذشت. وی در آخر عمر خویش نسخه های کتاب هایی که خود به تصحیح و تحقیق آن پرداخته بود وقف کرد. اثر او شرح قصیدة العینیه شیخ الرییس ابن سینا و رساله دیگر در پاسخ از اتهام او به بعضی از گرایش های مذهبی است. 7

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ عیون الأنباء 402. 2 ـ تاریخ الحکماء 290. 3 ـ الوافی بالوفیات 3 / 255. 4 ـ تاریخ الحکماء 290. 5 ـ عیون الأنباء 402. 6 ـ تاریخ الحکماء 290. 7 ـ عیون الأنباء 402.

 

دیگر منابع: الأعلام 6 / 205؛ تاریخ الاسلام 42 / 167؛ ایضاح المکنون 2 / 232؛ هدیة العارفین 2 / 104؛ معجم المؤلفین 10 / 170.

 

سیدمحمدحسین میرعبداللهی

 

محمد ـ مازری

 

محمد ـ مازری (م 530ه )

 

ابوعبداللّه محمد بن مسلم بن محمد بن ابی بکر مازری قرشی.

 

تنها کحّاله به نقل از بعضی منابع معاصر از او یاد کرده و می نویسد: متکلم، اصولی و صوفی بود. وی در سفر به تونس، در شهر قیروان علم اصول را از محضر ابوطیب عبدالمنعم و برخی دیگر فرا گرفت؛ سپس به منظور تکمیل اندوخته های خویش به حجاز و مصر سفر کرد و درنهایت در اسکندریه مقیم شد و در سال 530ه در همین شهر وفات کرد. آثار او البیان فی شرح البرهان جوینی و المهاد فی شرح الارشاد الی تبیین قواعد الاعتقاد جوینی است. 1 گفتنی است ازآنجاکه ابوالمعالی امام الحرمین عبدالملک بن عبداللّه جوینی ( م478ه ) از علمای شافعی بوده، 2 به احتمال فراوانی مازری نیز شافعی بوده و آثاری درباره عقاید خود شرح کرده است؛ اگرچه استاد و شاگردی این دو، به ویژه با سفر مازری به حجاز بسیار محتمل است.

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ معجم المؤلفین 12 / 22. 2 ـ طبقات الشافعیة الکبری 5 / 165 ـ 167.

 

سیدمحمدحسین میرعبداللهی

 

محمد ـ مازری

 

محمد ـ مازری (453 ـ 536ه )

 

ابوعبداللّه محمد بن علی بن عمر تمیمی مازری اندلسی.

 

منسوب به مازَر، شهرکی در جزیره صقلیه اندلس و محدث، حافظ، فقیه مالکی، اصولی، متکلم و ادیب است که در ربیع الاول 453 در مهدیه، از شهرهای افریقیه ( تونس ) متولد شد1 و پس از نشوونما در این شهر به کسب علم و دانش روی آورد. ابوالحسن علی بن محمد ربعی لخمی ( م478ه )، ابومحمد عبدالحمید بن محمد سوسی از استادان او بوده و قاضی عیاض بن موسی، ابوجعفر بن یحیی قرطبی وزغی، 2 عبدالسلام برجینی، ابن فرس و ابن مقری ء نیز از او روایت کرده اند. 3 امام مازری به تدریس اصول فقه و دین اشتغال داشت و به گفته ابن فرحون، در زمان خودش میان مالکیه فقیه تر از او یافت نمی شد. او در علوم گوناگون ازجمله حساب و پزشکی صاحب نظر بود و چنان که در فقه فتوا می داد، در پزشکی نیز نظر می داد و همگان

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست