نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 392
ابوالیمن شاعری زیباسرا و عالم به علم لغت و نحو بود. در بغداد با علما و شعرای آن دیار معاشرت نمود و از بزرگان شعر و ادب بهره برد تا آنجا که خود در زمره آنان قرار گرفت. او در هجوگویی و تمجید دستی داشت و با اشعارش شرف الدوله بن قریش را ستود. وی پس از آنکه از بغدا به شام مراجعت کرد، رساله ای نوشت که شامل ده کتابچه می شد و پر بود از معانی غریب و در پشت جلد آن ابیات نونیه ای نوشت. معری در دمشق همواره با قاضی زکی، حسن بن هبه اللّه ( پدر ابن عساکر ) و نیز ابن برّی بود. ابومحمد بن صابر استاد ابن عساکر در سال 448ه بعضی از اشعار معرّی را از خود وی شنیده و از او اجازه نقل دریافت نمود. معرّی پس از آنکه از دمشق به شهر خود معره رفت، بعد از چند ماه به حلب کوچ کرد و تا آخر عمر خویش در آن شهر ماند2 و در سال 538ه از دنیا رفت. 3 اسماعیل پاشا نام کتابش را تحفة الندمان آورده است. 4
پی نوشت ها
[1] ـ فوات الوفیات 3 / 347. 2 ـ تاریخ مدینه دمشق 52 / 401. 3 ـ شذرات الذهب 4 / 117. 4 ـ هدیة العارفین 2 / 79.
قاضی، مفتی، خطیب، شاعر و فقیه شافعی مذهب در سال 448ه متولد شد. پدرش و اجداد و بیشتر اقوامش شاعر و قاضی بودند؛ 1 برادرش ابومسلم وادع معری نیز قاضی و شاعر بود. 2 ابومجد خود عموی پدرش ابوالعلاء مَعَرّی احمد بن عبداللّه بن سلیمان، شاعر معروف ( م449ه ) را درک کرده و از او اشعار و مصنفاتش را روایت نموده است. اسامه منقذ مؤیدالدوله نیز از وی روایت کرده است. 3 ابوالمجد معری متولی قضاوت در شهر مَعَرّه ( شهر قدیمی از نواحی حمّص در سوریه ) تا هنگام اشغال آن به دست فرنگی ها در سال 492ه بود. 4 از آن پس وی به شَیزَر، ناحیه ای نزدیک معره و سپس به حماة شهر دیگری در سوریه کوچ کرد و تا هنگام وفات، یعنی ماه محرم سال 523 در این شهر اقامت گزید. اثر او دیوان شعر و الرسائل است. 5
پی نوشت ها
[1] ـ معجم الادباء 3 / 107 ـ 217. 2 ـ معجم الادباء 118. 3 ـ معجم الادباء 112 و 113. 4 ـ الوافی بالوفیات 3 / 334. 5 ـ معجم الادباء 3 / 112.
ابوعبداللّه محمد بن عبدالملک معزی نیشابوری معروف به معزی یا امیر معزی.
شاعر بلندآوازه ایران، اصل او از نیشابور و پدر او عبدالملک متخلص به بُرهانی، امیرالشعرای سلطان معزالدین ملکشاه سلجوقی ( 465 ـ 485ه ) بود. وی سفارش فرزند خود را به سلطان کرد1 و معزی بعد از مرگ پدر، در سایه حمایت سلطان، به مقام امیرالامرا و منصب ملک الشعرا ارتقا یافت و تخلص خود ( معزی یا امیر معزی ) را نیز از لقب ملکشاه اقتباس نمود. 2 معزی با شاعران بزرگی چون انوری، مسعود بن سعد بن سلمان، سنایی، سوزنی، ادیب صابر، سیدحسن غزنوی، رشیدالدین وطواط، رشیدی سمرقندی و نظامی عروضی معاصر بود. 3 عروضی در چهار مقاله چگونگی دریافت عنوان امیرالشعرایی او را نقل کرده که چگونه با حمایت ها و تحسین های فراوان علاءالدوله امیرعلی، ندیم و داماد ملکشاه، تحسین سلطان را نیز برانگیخته و به آن مقام والا رسیده است. 4 محمد عوفی از فضلای اواخر قرن ششم نیز می نویسد: سه شاعر در سه دولت اقبال و مال تمام یافتند: رودکی در دولت سامانیان، عنصری در دولت غزنویان و معزی در دولت سلجوقیان؛ اما مال و مُکنت و اقبالی که برای معزی در دولت سلاجقه پیدا شد، برای هیچ شاعری میسر نشد. همچنین عوفی وی را با عنوان های سلطان جهان بیان و شهسوار میدان فصاحت ستوده و شعر او را عذْب، مطبوع و روان دانسته و بعضی از قصاید و غزل های او را نقل کرده است. 5 با این همه بدیع الزمان فروزانفر با استناد و تجزیه وتحلیل بعضی از اشعار او می گوید: استدلال ها و عبارت های سست و کلمه ها و جمله های زاید که گاه در معنا خلل وارد می کند، در اشعار او فراوان است و اصولاً معنای تازه و فکر نو کم دارد. از دو شاعر بزرگ عصر غزنوی، عنصری و فرّخی تقلید کرده، اما هرگز به پای آنها نرسیده است و آثار علوم
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 4 صفحه : 392