responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 41

اسارت آورده بودند. پس از مرگ پدر، چندی از دسترنج مادر می زیست و عمویش کافی الدین عمر بن عثمان از او نگهداری می کرد و به کسب دانش می پرداخت. در همان زمان به شاگردی ابوالعلای گنجوی رفت و به شاعری پرداخت و نخست حقایقی تخلص کرد. در همین اوان به دربار خاقان منوچهر شروانشاه که در حدود 550ه پادشاهی می کرد راه یافت و در سلک ستایشگران دربار او پذیرفته شد و به همین دلیل خاقانی تخلص کرد. 3 خاقانی از بزرگان شعرای ایران و از مشاهیر علمای آذربایجان بود که نزد سلاطین شروان و وزرای آذربایجان و پادشاهان عراق و خلفای بغداد که معاصر یکدیگر بودند، عزت و احترام داشت. وی مداح آنان بود و مکاتبات و مراسلات و مناظراتی با مشاهیر قرن ششم داشت و در حق برخی از آنان اشعاری سروده است. او به علوم متداول عصر خویش، به ویژه حکمت، هیأت، احکام نجوم و موسیقی آگاهی داشت؛ لذا بعضی از اصطلاحات این علوم در اشعار او مشهود است. همچنین در سیره، تاریخ، قصه و اخبار گذشته دستی داشت و در اشعار خود به بعضی از حوادث و وقایع مشهور اشاره کرده است. او تشبیهات عجیبی دارد که خود مبدع آنهاست و همه اشعار وی حاوی نوادر، امثال، تعبیرات و مصطلحاتی است که در قرن ششم معروف و متداول بوده است؛ ولی بیشتر آنها در جای خاصی ضبط نشده است؛ لذا اصحاب تتبع و تحقیق حواشی و تعلیقاتی بر بعضی از اشعار مشکل او نوشته اند که از معروف ترین آن افراد حسن دهلوی، شیخ آذری، عبدالوهاب اصفهانی و محمد بن داود شاه آبادی می باشند. خاقانی در قصیده سرایی دستی توانا داشت و در موضوعات گوناگون همچون توحید، موعظه، اخلاق، مدح، قدح، تواضع، فخریه، غزل، مرثیه و غیره سخن رانده است. 4 جامی می گوید: « هرچند وی شاگرد فلکی شاعر است و به شعر شهرت تمام یافته، او را جهت دیگری ورای جهت شعری است که شعر در جنب آن کم بوده است ». او می گوید: « از اشعار او چنین برمی آید وی را از مشرب صوفیان هم بهره ای زیاد داشته است ». 5 شیخ عباس قمی او را از شیعیان امامیه دانسته و می گوید: « او نسبت به اظهار مذهب خود تقیه می کرده است ». 6 خاقانی پس از مرگ منوچهر، حاکم شروان، نزد پسرش ابوالمظفر جلال الدین اخستان ماند و در این زمان دوبار به حج رفت و چون بار سوم
اندیشه حج کرد و اخستان اجازه نداد، از شروان گریخت. مأموران، خاقانی را گرفته و زندان نمودند. او پس از مدتی که در زندان بود، به شفاعت سفیر روم رهایی یافت و پس از آن از خدمت ممدوح خود کناره گرفت و به سفر حجاز رفت. زمانی نیز آهنگ ری، اصفهان و خراسان داشت، اما به آنجا نرفت. 7 وی سرانجام در سال 595ه8 در تبریز درگذشت و در مقبره سرخاب که مشهور به مقبره شعراست دفن گردید. 9 سال های 581 و 582 را نیز برای فوت او ذکر کرده اند.

 

آثار: او عبارت اند از: کلیات خاقانی که نزدیک به بیست هزار بیت و در دو مجلد در لکهنو چاپ شده است؛ تحفة العراقین، شعری است مثنوی؛ قصایدی که به نام های گوناگون نامیده است. 10

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ تاریخ ادبیات در ایران 2 / 776. 2 ـ اعیان الشیعه 2 / 196. 3 ـ تاریخ نظم و نثر در ایران 1 / 103. 4 ـ اعیان الشیعه 2 / 196. 5 ـ نفحات الانس 605. 6 ـ الکنی و الالقاب 2 / 202. 7 ـ تاریخ نظم و نثر در ایران 1 / 103. 8 ـ هدیة العارفین 1 / 10. 9 ـ الکنی و الالقاب 2 / 202. 10 ـ اعیان الشیعه 2 / 196.

 

دیگر منابع: فرهنگ سخنوران 181؛ هدیة الاحباب 147؛ فرهنگ بزرگان 12؛ یادداشت های قزوینی 4 / 186؛ ریحانة الادب 2 / 109.

 

محمود هیئتی

 

ابراهیم ـ صفّار

 

ابراهیم ـ صفّار (460 ـ 534 ه )

 

ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل بن احمد صفّار انصاری بخاری وایلی.

 

وی اهل بخارا بود و از فقیهان برجسته حنفی به شمار می رفت. عبدالقادر قرشی می نویسد: او برخاسته از خاندانی دانش دوست و عالم پرور بود که همگی از دانشمندان و فقهای بنام روزگار خویش بودند. وی در حدود 460ه در بخارا به دنیا آمد و در دانش و پرهیزکاری شهره بود. 1 سمعانی که ابواسحاق را در مرو ملاقات کرده نوشته است: خود از ابواسحاق استماع حدیث نکرده، اما وی را ستوده است. همچنین می نویسد: صفار، دانش خویش را از پدرش اسماعیل، عمر بن منصور و عبدالملک بن عبدالرحمان اسبیری فراگرفت. وی از پیشوایان زاهد و وارسته بود و همانند پدرش اسماعیل بن ابی نصر از پادشاهان و امرا دوری جسته و با ایشان مراوده ای نداشت، از

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست