responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 431

ـ معجم الأدباء 19 / 226. 4 ـ وفیات الاعیان 5 / 386. 5 ـ معجم الأدباء 19 / 226. 6 ـ وفیات الاعیان 5 / 388. 7 ـ معجم المطبوعات العربیه 1 / 217. 8 ـ معجم الأدباء 19 / 226. 9 ـ الوافی بالوفیات 1 / 54. 10 ـ الأعلام 8 / 26.

 

دیگر منابع: شذرات الذهب 4 / 224؛ سیر اعلام النبلاء 20 / 547؛ معجم المؤلفین 6 / 149 و 13 / 97؛ البدایة و النهایة 12 / 269؛ مرآة الجنان 3 / 289؛ تاریخ الاسلام 39 / 300؛ کشف الظنون 1 / 767 و 923 و 2 / 958؛ هدیة العارفین 2 / 492؛ حسن المحاضرة 1 / 459 و 460.

 

سیدمحمدحسین میرعبداللهی

 

نصراللّه ـ منشی

 

نصراللّه ـ منشی (م. بین 555 ـ 582ه )

 

ابوالمعالی نصراللّه بن محمد بن عبدالحمید منشی شیرازی.

 

عالم، شاعر و مترجم مشهور کلیله و دمنه. جد او از شیراز و خود او متولدشده و نشوونمایافته غزنین بود. 1 به گفته دولتشاه سمرقندی وی از شاگردان ابوحامد غزنوی بوده است. پدرش ابونصر از مستوفیان مشهور دوران سلطنت بهرامشاه بن مسعود ( 512 ـ 547ه ) بود و به مقام وزارت نیز رسیده بود. نصراللّه در جوانی در دربار بهرامشاه به خدمت دیوانی مشغول شد و در دوران سلطنت خسروشاه ( 547 ـ 555ه ) سمت دبیری یافت2 و درنهایت در پادشاهی خسروملک بن خسروشاه ( 555 ـ 582ه ) به مقام وزارت رسید؛ 3 ولی جور زمانه و سعی ساعیان در او مؤثر افتاد و بالاخره در حبس خسروملک گرفتار آمد و درنهایت در حبس به قتل رسید. وی هنگام قتل، رباعی گفته که محمد عوفی آن را نقل کرده است. 4 سیدحسن غزنوی شاعر بلندپایه قرن ششم هجری، قصیده ای در مدح و کفایت و کاردانی او سروده و وی را بسیار ستوده است. 5

 

تاریخ وفات او چنان که اشاره شد در دوران سلطنت خسروملک میان سال های 555 تا 582ه روی داد. 6 مهم ترین و مشهورترین اثر نصراللّه منشی ترجمه کلیله و دمنه از زبان عربی است. کلیله و دمنه کتابی است داستانی در تهذیب نفس و اصلاح اخلاق، به زبان پرندگان و حیوانات که به وسیله بیدپای حکیم و فیلسوف هندی برای دابشلم پادشاه هند نگارش یافت. اصل این کتاب به نام پنچه تَنْتره ( Panchatantra ) به زبان هندی بوده که در پنجم باب فراهم آمده بود. برزویه، پزشک مروزی در عصر انوشیروان ساسانی ( 53
[1] ـ 579م ) آن را به زبان پهلوی درآورده و ابواب و حکایانی که از منابع دیگر هندی گرفته بود بر آن افزود. بعدها عبداللّه بن مقفّع ( م142ه ) کاتب منصور دوانیقی ( 136 ـ 158ه ) آن را به عربی ترجمه کرده و کلیله و دمنه نام نهاد. 7 همچنین بار دیگر عبداللّه بن هلال اهوازی در سال 165ه و در دوران خلافت مهدی عباسی ( 158 ـ 169ه ) آن را برای یحیی بن خالد برمکی ترجمه کرد. 8 در روزگار سلطنت امیر نصراحمد سامانی ( 30
[1] ـ 330ه ) نخستین بار کلیله و دمنه ابن مقفع به وسیله وزیر دانشمند او ابوالفضل بلعمی به فارسی ترجمه شد و در همین زمان بود که رودکی ( م329ه ) آن را به نظم فارسی درآورد. از ترجمه ابوالفضل بلعمی چیزی در دست نیست؛ ولی ابیاتی از نظم رودکی در بعضی منابع بر جای مانده است. 9 پس از آن در عهد بهرامشاه بن مسعود غزنوی ( 512 ـ 547ه )، ابوالمعالی نصراللّه منشی، کلیله و دمنه ابن مقفع را بار دیگر به نثر فارسی و به نام بهرامشاه ترجمه کرد. 10 ترجمه نصراللّه منشی به احتمال قوی بین سال های 538 تا 540هجری انجام گرفته است11 و ترجمه کنونی همین ترجمه است که در هیجده باب همراه با دیپاچه و خاتمه ای از مترجم، به تصحیح و توضیح استاد مجتبی مینوی به چاپ رسیده است. همزمان با ترجمه نصراللّه منشی، امیر سیف الدین غازی پسر زنگی پسر آق سُنقُر ( 54
[1] ـ 544ه ) در موصل محمد بن عبداللّه بخاری را نیز به ترجمه کتاب ابن مقفع به زبان فارسی مأمور کرد و مترجم این ترجمه را در سال های فرمانروایی سیف الدین آغاز کرد و در همان دوران به پایان رسانید. 12 خوشبختانه این ترجمه نیز باقی مانده و تحت عنوان داستان های بیدپای با تصحیح پرویز ناتل خانلری و محمد روشن به چاپ رسیده است. از ویژگی های ترجمه نصراللّه منشی این است که وی مقید به متابعت از اصل نبوده و ترجمه و نگارشی آزاد از خود بر جای گذاشته است. 13 وی به سبک عهد و منشآت متداول آن زمان در انشای خود از اشعار و جملات عربی فراوان استفاده کرده و آیه، حدیث، امثال عربی و فارسی و کلمات اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله را بسیار در لابه لای ترجمه خود گنجانده است؛ 14 اما محمد بن عبداللّه بخاری بر خلاف نصراللّه منشی گِرد عبارت پردازی و استناد به آیات قرآنی و احادیث و اخبار و ابیات عربی و فارسی نگشته و تنها به نقل عین عبارات ابن مقفع اکتفا کرده است15 و این باعث شده است ترجمه نصراللّه منشی از همان زمان اقبال بیشتری یابد و از شهرتی عالمگیر برخوردار شود؛ چنان که سدیدالدین عوفی از فضلای اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست