responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 78

دیسقوریدس و جالینوس گفته اند با الفاظی کوتاه و معانی کامل پی جویی کرده و پس از ذکر اقوال این دو نفر، گفتار متأخران را درباره ادویه مفرده آورده است. همچنین این کتاب دربردارنده اقوال بزرگان در باب ادویه مفرده است و مدت ها مرجع پزشکان بوده است. 1 او سرانجام در سال 560ه2 و به نقلی بعد از آن از دنیا رفت. 3

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ عیون الانباء 500. 2 ـ معجم المؤلفین 2 / 142. 3 ـ الاعلام 1 / 215.

 

دیگر منابع: نفح الطیب 3 / 185؛ لغننامه دهخدا 1 / 1087.

 

محمود هیئتی

 

احمد ـ غَرناطی

 

احمد ـ غَرناطی (49
[1] ـ 542 ه )

 

ابوجعفر احمد بن علی بن احمد بن خلف غَرناطی جیّانی انصاری معروف به ابن باذش.

 

خطیب، مقرّی، محدث و نحوی غرناطی جیّانی الاصل. پدر وی نیز به ابن باذش شهرت داشت. وی اهل غرناطه از شهرهای اندلس، برخاسته از خانواده ای نیکوکار و مشهور بود و در سال 491ه زاده شد. 1 به گفته ابن ابّار وی بیش از هشتاد و اندی استاد داشت که برخی از آنان در شمار بزرگان و مفاخر اندلس بوده اند. نخستین این استادان، پدرش بود که خود در نحو و ادب دستی تمام داشت و قرآن و زبان عربی تدریس می کرد. 2 علاوه بر پدر، مشهورترین کسانی که وی از محضرشان بهره مند شد، عبارت اند از: ابوعلی بن سکّره صدفی ( م514ه )، ابوعلی غسّانی ( م498ه ) و ابوالقاسم خلف بن ابراهیم بن نحّاس. 3 ابن ابّار، ابومحمد عبداللّه بن محمد بن ساره شنترینی، ابوعباس احمد بن خلف جنامی و احمدمحمد زنقی را نیز از استادان او یاد کرده است. 4 ابن باذش مردی ادیب، عالم به قرائات و در کار دانش ژرف نگر و نقاد بود؛ چنان که وی را یکی از مفاخر زمان خود شمرده اند. 5 ابن زبیر معتقد است در علم اسناد هیچ کس به درجه وی نرسیده است. 6 ابن باذش شاگردان فراوانی نیز داشت. محمد بن یوسف تمیمی مازنی، محمد بن احمد بن ابی خیثمه جیّانی و ابومحمد عبدالمنعم از آن شمارند. 7 مرگ وی را در سال 542ه ذکر کرده اند؛ 8 امّا ابن ابّار 540ه را نیز آورده است. 9 آثار ابن باذش در زمینه علوم قرآنی است که عبارت اند از: الاقناع فی القراآت السبع، به نوشته زرکلی نسخه خطی این کتاب در استانبول موجود است. برخی از
دانشمندان معتقدند تا کنون کتابی همطراز آن نوشته نشده است؛ 10 الغایة فی القراءة علی طریقة ابن مهران که ظاهرا حاجی خلیفه آن را در اختیار داشته و سطری از آغاز آن نقل کرده است، 11 الطرق المتداوله. 12

 

پی نوشت ها

 


[1] ـ الاحاطه فی اخبار غرناطه 1 / 196. 2 ـ المعجم ( ابن ابار ) 29. 3 ـ الدیباج المذهب 107. 4 ـ التکمله لکتاب الصله 1 / 38 ـ 39 و 2 / 816. 5 ـ المعجم 29. 6 ـ الاحاطه فی اخبار غرناطه 1 / 195. 7 ـ همان 2 / 521 و 315 و 1 / 203. 8 ـ بغیة الملتمس 200. 9 ـ المعجم 29. 10 ـ الاعلام 1 / 173. 1
[1] ـ کشف الظنون 3 / 1192. 12 ـ غایة النهایه 1 / 83.

 

دیگر منابع: ریحانه الادب 7 / 403؛ بغیة الوعاة 1 / 338؛ معجم المؤلفین 1 / 316؛ کشف الظنون 1 / 140؛ هدیة العارفین 1 / 84؛ الکنی و الالقاب 1 / 223؛ روضات الجنات 1 / 260؛ فرهنگ بزرگان 49.

 

اسماعیل اسماعیلی

 

احمد ـ غزّالی

 

احمد ـ غزّالی (م520 ه )

 

ابوالفتوح ( ابوالفتح ) احمد بن محمد بن محمد غزّالی طوسی مجدالدین.

 

وی برادر ابوحامد غزالی و از فقهای بنام روزگار خویش بود. پدرش محمد غزالی پیشه ریسندگی داشت و پشم ریسی می کرد و آن را در دکان خویش در بازار طوس می فروخت. هنگام مرگ، دوست خود را سفارش کرد تا دو فرزندش احمد و محمد را خط آموخته و تربیت ایشان را بر عهده گیرد. پس از مرگ پدر زندگی برایشان سخت آمده و امرار معاش و قوت روزانه وضعیت غیر قابل تحملی برای آنها فراهم آورد و گویا همین امر انگیزه ای شد تا به درس و مدرسه روی آورده تا از این طریق هم ارتزاق کرده و هم به تحصیل دانش و علوم متداول روز بپردازند. به هرحال وی علوم مقدماتی را در طوس فرا گرفت و به زودی در بسیاری از علوم متداول آن روزگار از قبیل کلام، اصول، جدل، منطق، حکمت و فلسفه مهارت یافت. از استادان و شیوخ وی گزارشی در دست نیست؛ ولی به گفته خویش در سفری که به گرگان داشت از ابونصر اسماعیلی، مطالبی فرا گرفت. 1 افزون بر علوم یاد شده در شعر نیز دستی داشت و اشعار فارسی هم می سرود. پاره ای از سروده های او در تاریخ ادبیات در ایران آمده است. 2 بر خلاف آنکه برخی وی را فردی عارف زاهد، صوفی مسلک معرفی

نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : ---    جلد : 4  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست