بنابراين روش راغب در اين كتاب بيان مدلول و معانى مفردات، و الفاظ
است بطوريكه هر مفسّرى ناگزير از فهم آنست و گر نه گامى در راه شناختن كتاب خداى
بر نداشته است.
راغب براى آموختن بيان معنى درست الفاظ ابتداء قرآن را ميزان قرار
مىدهد و اگر لازم باشد از اشعار شعراء و اصطلاحات و عبارات متداول زبان يارى
مىجويد.
معنى ريشهاى كلمات سر آغاز هر واژهاى است[1]
و بعد از آن عبارات مربوط به آن معنى اصلى را بترتيب تحوّل تدريجى تا جائيكه بمعنى
اوّلين آيه مورد استشهاد برسد ذكر مىكند، و گاهى بيست سطر در تغيير تدريجى واژه
با ذكر اصطلاحات و تقسيم بندى معانى آنها مىنويسد تا بمعناى زمان نزول وحى و آن
آيه برسد، لغاتى كه معنائى مختلف و متغيّر نيافتهاند بلافاصله بعد از واژه ذكر
مىشوند.
مثال اوّل- در ذيل واژه- بيت- مىگويد: اصل و ريشه واژه- بيت بمعنى
پناهگاه شبانه انسان است، چنانكه مىگويند- بات- يعنى اقام شب را گذارند و اقامت
كرد همانطور كه براى روز مىگويند. ظلّ بالنّهار: روز را گذراند (در سايه) سپس به
مسكن و جاى سكونت بدون اعتبار و توجّه به شب- بيت- گفته شده.
خداى تعالى گويد: (فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ
خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا- 52/ نمل). آن خانههاشان بخاطر
ستمهائى كه كردند خالى مانده و ويران شده است.
مثال دوّم- در ذيل واژه- بور مىگويد: البوار يعنى كسادى زياد چون
چنان
[1] چنانكه قبلا ياد آورى شده در فن ريشه شناسى يا( فيلولوژى)
ابن فارس، احمد بن حسين بن احمد بن زكريا و كتاب او بنام« مقائيس اللّغه» متوفّى
395 ه- از مشهورترين مآخذ است، نظرات راغب در اين مورد غالبا با آراء ابن فارس
مطابقت دارد، مگر موارد اندكى كه ابن فارس بطور مشبع و رسا بيان نكرده، همانطور كه
واژه نويسان بزرگى چون( ازهرى ابن سيده- جوهرى) هيچ كدام نخست ريشه اصلى لغات را
نمىنويسند.