شايد تصوّر شود پيدايش واژهها در ميان انسانها و زبانها تصادفى و يا
بىدليل انجام گرفته و حال اينكه تمام واژهها در ميان همه انسانها سببى و دليلى
دارد، براى مثال واژههاى تركيبى را در زبان فارسى كه بررسى كنيم در مىيابيم كه
از تركيب و مفهوم تناسب (اسم يا مصدر و صفت) كه واجد آن دو مفهوم است ساخته شده.
خلف تبريزى مىنويسد: ناهار بر وزن ناچار، بمعنى ناشتا باشد يعنى
شخصى كه از بامداد چيزى نخورده و معنى تركيبى آن (ناآهار) است يعنى ناخورده، چه
آهار بمعنى ناشتائى است (آهار زدن به پارچه هم از همين معنى است يعنى لباس را با
افزودن مايعى اشباع و بارور مىكنند).
«آسمان» هم معنى تركيبى آن (آسيا مانند) است به اعتبار گرديدن، چه
آسيا را، آس- نيز گويند كه بمعنى- چرخ- است كه مىگردد، آسياب: چرخ آبى، دستاس:
چرخ دستى ... (برهان قاطع).
وجه تسميه راهى است به روش استقراء و كاملا نتيجه بخش، براى مفاهيم و
گستردگى فرهنگ يك امّت و آگاهى به متون و معارف آنها.
در كتاب حاضر اينچنين روشى براى درك درست و ريشهاى واژهها در
عبارات و اصطلاحات و همچنين آيات قرآنى از سوى راغب ; با دقّت عمل شده:
در ذيل واژه- دار- مىگويد: دار- همان منزل است باعتبار اينكه دورش
را ديوار احاطه نموده و اصلش- داره- است از اين جهت شهر محلّه و دنيا را هم بخاطر
اينكه اطرافى و دوران و حركتى دارند- دار- گفتهاند، مثل: دار دنيا- دار آخرت، كه
اشاره به محلّ قرار حيات دنيا و حيات آخرت دارد. (كتاب مفردات از اين حيث راه علمى
و دقيقى براى فهم صحيح آيات و زبان قرآن بدست مىدهد).
و باز در ذيل واژه- دول و دوله- مىنويسد: اين واژه در ثروت، مال و
جنگ و جاه و مقام بكار مىرود، زيرا- دوله- اسمى است براى چيزى كه عينا دست