انسان و هر كسى نسبت به مورد محبّت خويش
بيشتر باشد خواه ناخواه چنان حالتى خواهد داشت.
علوم زبانى در كتاب مفردات الفاظ القرآن
چرا مفسّرين در تفاسيرشان و واژه شناسان و علماى صرف و نحو و معانى و
بيان از تشبيهات و كنايات تعريضات و استعارههائى كه در سراسر قرآن بطور دقيق و با
نيكوترين عبارات بكار رفته بحث نمودهاند.
براى اينست كه زبان ادب در ميان بشر مؤثّرترين حالات تربيتى و رشد و
كمال را ايجاد مىكند در تمام زبانهاى دنيا، آن زبانى كه بيشتر و كاملتر از
جنبههاى ادبى برخوردار است تمدّن آن قوم در معارف انسانى، و اجتماعى ريشهدارتر
است.
قبل از اسلام، هزينه بسيار گزافى صرف شد و كتاب كليله و دمنه را كه
اثرى ادبى، سياسى اجتماعى و تربيتى است از هندوستان آوردند و از زبان سانسكريت به
فارسى و در قرن دوّم هجرى به عربى و در قرن ششم باز از عربى به فارسى كنونى نقل
نمودند.
كتاب گرانقدر نهج البلاغه كه از نظر عبارات و فصاحت و بلاغت پس از
قرآن قرار دارد بخاطر اينست كه على 7 به تمام معنى شيوههاى ادبى را در
آن سخنان و خطبهها و نامهها و حكم بكار برده است.
لذا مىبينيم اگر مفسّرى كاملا بعلوم زبانى و ادبيّات زبان مسلّط
نباشد هرگز قادر به تفسير صحيح قرآن يا نهج البلاغه نخواهد بود، نمونه تفاسير ناقص
كه از سوى ناآگاهان مدّعى علم از همان قرن اوّل تاكنون گرفتاريهاى وحدت شكن و
ايمان ستيز بوجود آوردند بخوبى تعيين كننده ارزش كار مفسّرين آگاه و از آن جمله
راغب اصفهانى است، مثلا مىنويسد:
سوره يعنى منزلت و مقام معنوى، چنانكه شاعر مىگويد: