كلماتى روان و در عين حال ادبى و علمى بكار
رفته و لذا مىبينيم دانشمندانى مانند سيوطى و زركشى و طريحى نظرات دقيق او را
عينا نقل مىكنند و همه واژه نويسان نمىتوانند چيزى بر معانى واژهاى او
بيفزايند.
اخيرا كتابى كه سالها قبل در مجلّه- رسالة الاسلام- نشريه دار
التّقريب مطالبش چاپ مىشد و بعدا بطور كامل در دو مجلّد بنام- معجم الفاظ القرآن
الكريم- در مصر چاپ و منتشر شده و در تمام معانى واژههاى آن عبارت مفردات را عينا
و يا با تغيير يك يا دو كلمه استنساخ و بازگو نمودهاند بخصوص واژههاى غريب و مشكل
قرآن را (براى نمونه به دو واژه- غول و عطف رجوع شود) ولى متأسّفانه نه در مقدّمه
و نه در پايان كتاب اين آقايان (مسئولين- مجمع اللّغة العربية)- كه از دهها دكتر
و استاد و شيوخ- تشكيل شده بود، هيچكدام از استفادههاى سرشار خويش از مفردات راغب
و بخود نسبت دادن (انتحال) از كتاب مؤلّف مفردات يادى ننمودهاند (زهى بىانصافى).
براى تسلّط مؤلّف مفردات بر معانى و رفع اختلاف تفسيرى و ارائه
نيكوترين نظر، چنانكه صاحب البرهان فى علوم القرآن در حقّ راغب گفته است،
خوانندگان عزيز را به ذيل واژه- شبه- مراجعه مىدهيم باضافه مطالعه تمام كتاب از
آغاز تا پايان و همچنين تفسير استدلالى معنى هدايت و اهتداء و انواع آن در ذيل
واژه- هدى- كه اشكالات قرنها تأويل، و توجيه در دويست و نود (290) آيهاى كه مربوط
به هدايت در قرآن است با كمال روشنى و عقل پسند بيان كرده است.
خصوصا اگر با تفاسير گذشته و حال مقايسه شود حتّى اگر به تفسيرهائى
كه در همين زمان ما با تبليغات زياد چاپ شده است تطبيق دهيم با اينكه همه جا در
لغات و تفاسيرشان- قال الرّاغب- گفتهاند، خصوصا صاحب الميزان كه خدايش رحمت كند
با كمال انصاف همه جا از راغب بهره برده و نام برده است، ولى در پارهاى اصطلاحات
سياسى اجتماعى، همان توهّمات گذشته بازگو شده است و اجتهاد تفسيرى با اشراف كامل و
نظر داشتن به تمام آياتى كه در آن مورد آمده در اين تفاسير ديده نمىشود.