responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 141

خداوند در داستان يعقوب مى‌فرمايد: (ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي، قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ‌ آبائِكَ‌ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً- 133/ بقره).

(يعقوب از پسرانش سؤال مى‌كند پس از من چه چيزى را پرستش خواهيد كرد؟ مى‌گويند: پروردگارت و پروردگار پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق كه خداى واحد است عبادت خواهيم كرد).

و حال اينكه اسماعيل عموى ايشان بود نه پدرشان، امّا او را هم در رديف پدر خطاب كردند.

معلّم و استاد را نيز پدر گويند چنانكه قبلا در باره پدر معنوى گفته شد و در اين معنى آيه (وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ- 22/ زخرف) را بر آن معنى حمل كرده‌اند يعنى علمائى كه ما را با دانشها تربيت كردند.

به دليل سخن خداى تعالى كه (رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا- 67/ احزاب).

و در همان معنى آيه (أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ‌- 14/ لقمان) كه هم در باره پدر و هم در باره معلّمى است كه او را تعليم داده است.

امّا آيه (ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ‌- 40/ احزاب) كه نفى ولادت مردم از پيامبر نموده است براى اين است كه فرزند خوانده شدن و در رديف فرزندان كسى قرار گرفتن از جهت راهنمائى و سرپرستى، غير از فرزند نسبى و حقيقى است كه از طريق همسرى بوجود مى‌آيد.

جمع (أب) آباء و أُبُوَّة است مانند (بعولة و خؤولة) (همسران، و دائيها و خاله‌ها).

اصل كلمه (أب) بر وزن (فعل) يعنى (أب ب) است مانند (قفا) چنانكه در سخن اين شاعر بكار رفته است:

إنّ أباها و أبا أباها

و گفته‌اند كه عبارت- أَبَوْتُ‌ القوم- يعنى براى ايشان پدر بودم. و فعل (يَأْبُو) كه از اسم (أب) ساخته شده است در عبارت زير معنى تفقّد و رسيدگى و سرپرستى است چنانكه مى‌گويند: فلان يأبو بهمه- يعنى همانند پدر از حالشان تفقّد و

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست