: خداى تعالى فرموده است (إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ- 14/ صافات) (يعنى زمانى كه به طرف كشتى پر از متاع گريختند).
عبارت- أَبَقَ
العبد، يَأْبِقُ إِبَاقاً و
أَبِقَ يَأْبَقُ- در زمان گريختن و فرار كردن بكار مىرود و- عبد آبِقٌ- بنده گريز پا است و جمعش أُبَّاق.
تَأَبَّقَ الرجل: خود را پنهان كرد،
كه به گريختن تشبيه شده است.
و امّا سخن اين شاعر كه مىگويد:
قد أُحْكِمَتْ حَكَمَاتِ القِّدِّ و الأَبَقَا
(لجام و دهانه و افسارهاى چرمين و موئين او
محكم شده است) گفته شده الأَبَق-
در اين شعر بمعنى طناب محكم بافته شده است.
أبل
: به گفته خداى تعالى (وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ- 142/ انعام).
واژه إبل براى شتران زياد بكار مىرود، واحد و مفرد ندارد يعنى از دو
به بالا است. و آيه (أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ
كَيْفَ خُلِقَتْ- 17/ غاشيه) كه گفتهاند منظور از إبل، ابرهاست هر چند كه اين تعبير
درست نيست امّا از نظر تشبيه نمودن حركت و جابجائى أبرها و شتران كه پيوسته جابجا
مىشوند و قطار شتران از دور مانند سياهى ابر است ممكن است درست باشد.
از واژه إبل فعل- أَبَلَ، يَأْبِلُ،
أَبُولًا و أَبَلَ، أَبْلًا- كه در جمله- أبل الوحشىّ- و مشابه اين جملات بار مىرود ساخته شده
كه حيوان وحشى به خاطر طاقت و پايدارى در نخوردن آب به شتر تشبيه شده است، يعنى در
پايدارى و صبر كردن بر آب مانند شتران است.
تَأَبَّلَ الرّجل عن امرأته: در دورى
كردن مرد از همسرش بكار مىرود. أَبِلَ الرّجلُ- شترانش زياد شد. و- فلان لا يأبل- او در سوارى بر شتر
چالاك و ثابت نيست- رجل آبِلٌ و أَبِلٌ- آنمرد شترانش را خوب رسيدگى مىكند.
إِبِلٌ مُؤَبَّلَةٌ-
گلّههاى شتران و- الإِبَالَة- كومههاى هيزم كه به كوهان
شتران تشبيه شده است.