responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 150

يَلْقَ‌ أَثاماً- 68/ فرقان).

أَثاماً، يعنى عذاب، از اين جهت عذاب را إثم ناميده است كه إثم از عذاب است چنانكه گياه و چربى به ندى، يعنى آب و رطوبت نام گذارى شده زيرا هر دو يعنى (گياه و چربى) از آب و رطوبت حاصل شده چنانكه در سخن اين شاعر:

تَعَلَّى النَّدَى فى مَتْنِهِ و تَحَدَّرَا

(از متنش و داخلش آب، و چربى بالا و پائين مى‌رفت).

در معنى (يَلْقَ أَثاماً- 68/ فرقان) گفته‌اند، انجام آن كارها آنها را به ارتكاب گناه بيشتر مى‌كشانيد و اين عاقبت و فرجام، نتيجه اين است كه كارهاى كوچك و گناهان كوچك، كارها و گناهان بزرگ را در پى دارد و به سوى آنها مى‌خواند و مى‌كشاند، و در سخن خداى تعالى كه مى‌فرمايد:- (فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا- 59/ مريم).

الآثم‌: گناهكارى است كه تحمّل گناه و عواقب آنرا مى‌نمايد مانند آيه (آثِمٌ قَلْبُهُ‌ 283/ بقره) كه واژه (إثم) در اين آيه با كلمه (برّ) يعنى نيكى مقابل هم قرار گرفته، در حديثى از پيامبر اكرم 6 آمده است كه‌

«البرّ ما أطمأنّت إليه النفس، و الإثم ما حاك فى صدرك».

و كلمه برّ در برابر إثم به كار رفته است.

(يعنى نيكى آنست كه جان تو با آن آرامش مى‌پذيرد و مطمئن مى‌شود، امّا إثم و گناه چيزى است كه در دل تو رسوخ مى‌كند و آنرا مى‌آزارد) اين حديث تفسير واژه‌هاى (إثم و برّ) نيست بلكه حكم و اثر آنهاست. و سخن خداى تعالى كه (مُعْتَدٍ أَثِيمٍ‌- 12/ قلم) يعنى گناهكار و آيه (يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ‌- 62/ مائده) گفته شده اشاره به إثم در آيه فوق با توجّه باين آيه است كه (وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ‌- 44/ مائده).

و اشاره به (عدوان) هم مربوط باين است كه (وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ، فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‌- 45/ مائده) بنابر اين (إثم اعمّ از (عدوان) است (يعنى هر عدوانى اثم نيست ولى هر اثمى عدوان است خواه دشمنى با نفس خويش باشد و خواه‌

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست