و پيمان و همچنين در سود و زيان آور، هر دو
بكار مىرود چنانكه خداى مىفرمايد (وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا
جَنَّةً وَ حَرِيراً- 12/ انسان) و آيه (فَجَزاؤُهُ
جَهَنَّمُ- 93/ نساء).
گفتهاند- أَجَرَ
زيدٌ عمراً يَأْجُرُهُ أَجْراً- يعنى چيزى به او
اعطاء كرد، و اجرتش را داد، چنانكه در آيه (عَلى
أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ[1]- 27/ قصص).
(يعنى: قرار داد اين است كه هشت سال برايم كار كنى). فرق ميان آجَرَ
و أَجَرَهُمْ همينطور است كه گفتيم- أَجَرْتُهُ- كار از يك طرف است و پاداش از طرف
مقابل، ولى- آجَرْتُهُ- پيمان كار دو جانبه است، امّا مزد و پاداش باز هم به عهده
يك طرف قرار داد است و در نتيجه از جهت مزد- اجر و آجر به يك معنى برمىگردد
چنانكه گفتهاند: آجَرَهُ اللّهُ و أَجَرَهُ اللّهُ.
أَجِير هم بر وزن فعيل همان فاعل يا مفاعل است
كه كار باو تعلّق مىگيرد، استِئْجار طلب چيزى است با مزد و اجرت، و سپس مانند استيجاب كه براى پاسخ دادن
است، استيجار هم براى پرداخت كردن مزد است و در اين معنى آيه (اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ- 26/ قصص) است.
(در برابر كارش پاداشش ده زيرا او بهترين كسى است كه باو پاداش
مىدهى او نيرومند و أمين است).
أجل
: الأَجَل، مدّت معيّن براى چيزى است،
خداى فرمايد (لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى- 67/ غافر) و آيه (أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ
قَضَيْتُ- 28/ قصص) كه در هر دو آيه به زمان معيّنى اشاره شده است، چنانكه
گويند- دَيْنُهُ مَؤَجَّل- وامش مدّتدار است يا- و
قد أَجَّلْتُهُ- برايش مدّت قرار دادم.
زمان حيات هر انسانى را هم أجل گفتهاند، و اگر بگويند- دَنَا
أَجَلُهُ- به اين
[1] كلمات- سنه، عام و حجّه و حول به معنى سال است، فرقشان اين
است كه عام در معنى جمع ايّام و روزهاى سال است سنه جمع ماههاى سال است و لذا عام
الفيل كه سال حمله ابرهه به مكّه است به عام معروف است و نمىگويند سنه فيل، امّا
در تاريخ مىگويند سنه 245 فرق ميان سنه و حجّه هم اينست كه حجّه براى اينست كه حج
در آن سال انجام مىشود و حجّ يا حجّه به معنى يكبار در سال است از اين روى سال را
هم حجّه گفتهاند. طريحى مىنويسد ناميدن حول براى سال از نظر دوران و تحوّلات آن
است.