responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 155

بخاطرش انجام دادم) مثل آيه (مِنْ‌ أَجْلِ‌ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ‌- 32/ مائده).

امّا اگر اين كلمه با كسره حرف اوّل خوانده شود به معنى جنايت است، (اجل)- من إجل ذلك‌[1] و همينطور واژه- أجل- يعنى آرى كه پاسخى است مثبت در برابر تحقيق چيزيكه شنيده‌اى، مثلا مى‌پرسند فلان كار اين چنين است؟ مى‌گويند- أَجَل‌- يعنى آرى و اصطلاح- بلوغ الأجل- در آيه (إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَ‌- 23/ بقره) در اين آيه بلوغ أجل- يعنى مدّت زمانى كه بين طلاق و پايان رسيدن عدّه است و نيز آيه (وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَ‌ 234/ بقره) رسيدن بمدّت در اين آيه اشاره است بزمان انقضاى عدّه طلاق كه مى‌فرمايد در آن زمان (لا جناح عليهنّ‌ فِيما فَعَلْنَ‌[2] فِي أَنْفُسِهِنَ‌- 23/ بقره).

أحد

: واژه‌ أَحَد به دو معنى به كار مى‌رود يكى فقط در حالت نفى، و دوّم در اثبات، امّا موردى كه فقط در نفى بكار مى‌رود براى استغراق يعنى در برگرفتن تمام مفاهيم، معنى است خواه مفرد، جمع، مذكّر، مؤنّث و يا كم و زياد باشد، چه در حالت اجتماع و چه در حالت افتراق‌


[1] عبارت راغب اصفهانى ; كه مى‌گويد« هر أجلى جنايتى است امّا هر جنايتى اجل نيست» در بطلان ورد سخن كسانى است كه غالبا مى‌گويند:« اگر اجلش نبود كشته نمى‌شد» و مى‌خواهند با اينگونه عبارات جنايات خود را توجيه كنند، آنها را پوچ مى‌داند و مى‌گويد هر جنايتى اجل نيست بلكه فعلى است، كه بايد مجازات دنيوى و اخروى در بر داشته باشد و ضمنا سخنان اشاعره، و معتقدين به جبر فلسفى و تاريخى معاصر را نيز ردّ مى‌كند زيرا اينان مى‌خواهند زير بار مسئوليّت نروند امّا بگفته سعدى:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

[2] از اين دو آيه توجّه مخصوص خداوند و اسلام را به زنان كه در حقيقت نيمى از جامعه بشرى هستند دانسته و فهميده مى‌شود در آيه اوّل مى‌فرمايد اگر طلاقشان داديد( كه خود طلاق در اسلام امر استثنائى است) و مدّت عدّه‌شان بسر رسيد بايستى در كارشان از نظر انتخاب همسر آزاد باشند و در آيه دوّم مى‌فرمايد( فَلا تَعْضُلُوهُنَ‌) يعنى در محظورشان قرار ندهيد و در تنگى معيشت نگذاريد چنانكه در آخرين خطبه‌اى كه پيامبر اسلام در حجّة الوداع و پايان عمر مباركش ايراد فرمود يكى از سفارشاتش اين بود كه فرمود

ُ( اوصيكم بالنّساء خيرا و إنّما هنّ عوان عندكم و إنّما أخذتموهنّ بأمانة اللّه و لكم عليهنّ حقّ و لهنّ عليكم حقّ).

تاريخ يعقوبى ج 2 ص 111.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 155
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست