responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 157

نابغه:[1]

كانّ رجلى و قد زال النّهار بنا

بذى الجليل على مستأنس وحد

أخذ

: أَخْذ حيازت كردن چيزى و تصرّف و بدست آوردن آنست، اين واژه گاهى به معنى دستگير كردن و گرفتن است مانند آيه مباركه‌اى، كه مى‌فرمايد: (مَعاذَ اللَّهِ أَنْ‌ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ‌- 72/ يوسف).

(اين آيه سخن حضرت يوسف (ع) به برادران خويش است كه به وى گويند يكى از ما را گروگان بگيرند اما مى‌بينيم كه تو نيكو كارى، سپس يوسف كه حاكم مصر شده است با ياد خدا مى‌گويد پناه بر خدا اگر غير از كسيكه متاع ما نزد او است ديگرى را بگيريم زيرا در آن صورت يعنى نگهداشتن ديگرى بجاى فرد گناهكار، ستمكار خواهيم بود).

و گاهى واژه «أخذ» به معنى غلبه كردن و چيره شده است در اين آيه (لا تَأْخُذُهُ‌ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ‌- 255/ بقره) يعنى چرت و پينگى و خواب بر خداى تعالى غلبه نمى‌كند همانگونه كه بر انسانها چيره مى‌شود و بناچار تسليم خواب مى‌شود.

در مثل مى‌گويند- أخذته الحمّى- يعنى تب بر او غلبه كرد، خداى تعالى در اين معنى فرمايد (أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ- 67/ هود).

(بانگ عذاب و آواى مرگ ستمكاران را فرو گرفت و برايشان غلبه كرد) و آيه (فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌- 25/ نازعات) (خداوند او را به عقاب و جزاى دنيا و آخرت فرو گرفت) و آيه (وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى‌- 102/ هود) فرو گرفتن و غلبه پروردگارت آن گونه است كه ناگهانى شهرها و باديه‌ها را فرو گيرد.

اسيرهاى جنگى هم با كلمات- مأخوذ- و- أخيذ- تعبير شده‌اند.

اتّخاذ كه همان باب افتعال از اخذ است با دو مفهوم به كار مى‌رود و متعدّى‌


[1] نابغه ذبيانى يكى از شعراى قبل از اسلام است و بيتى كه راغب ; از او نقل كرده مربوط به معلّقه معروف است. ذى الجليل مكانى است نزديك مكّه در اين بيت نابغه سرعت شتر تندرو خود را به صفت دويدن گاو وحشى تشبيه كرده كه در حركت سريعش به چپ و راست خود مى‌نگرد و خود را در دويدن تنها مى‌بيند. و مى‌گويد:( گوئى كه در آن نيمه روز و شدّت گرما دويدن ناقه من در ذى الجليل همانند سرعت و شدّت دويدگان گاو وحشى است) مطلع قصيده‌اش اين است:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست