مضارع بعدش بيايد هم نصب و هم رفعش جايز
است، مانند اين عبارت- أنا إذن أخرج- يا- اخرج- كه نصب و رفع هر دو درست است زيرا-
إذن- اوّل جمله نيست، و اگر (إذن) بعد از فعل بيايد يا فعلى با او همراه نباشد عمل
نمىكند مانند- أنا أخرج إذن- و در اين آيه هم (إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ- 140/
نساء) و اذا در اين آيه عمل نكرده است و (مِثْلُهُمْ)
مرفوع است.
أذي
: أَذَى اذيّت و آزارى است كه به هر ذى روحى را
نظر جسمى يا روحى با عواقبش مىرسد چه دنيائى و چه اخروى، خداى فرمايد (لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى- 264/ بقره) و همينطور آيه (فَآذُوهُما- 16/ نساء) كه اشاره باذيّت و زدن است مثل آيه (وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ-
61/ توبه) و آيه (لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا- 69/ احزاب) و (لِمَ تُؤْذُونَنِي-
5/ صف) و (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ
أَذىً- 222/ بقره). (وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ
رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ- 61/ توبه).
كه عوارض محيض را از نظر شرعى و باعتبار شرع (أذى) يعنى رنج و زحمت
ناميده است و همينطور باعتبار پزشكى، چنانكه پزشكان اين رشته ذكر كردهاند محيض
نوعى درد و رنج است.
و گفته شده- آذَيْتُهُ، أو أَذَيْتُهُ،
إِيذَاءً، و أَذِيَّةً و
أَذًى، اسم فاعلش الآذِي است- يعنى موجى سخت و اذيّت كننده براى دريانوردان در موقع
كشتىرانى.
إذا
: إِذَا كه براى زمان آينده بكار مىرود متضمّن
معنى شرط نيز هست، و مانند حروف جازمه عمل مىكند و بيشتر در شعر، امّا إذ تعبير
بزمان گذشته شود و حتما با (ما) بكار مىرود و بدون حرف (ما) براى زمان گذشته جايز
نيست مانند:
إذ ما أتيت على الرّسول فقل له
و بيشتر در حالت شعرى است.
أرب
: أَرَب نياز شديدى كه با درك آنها اقتضاى چاره
جوئى براى دفعش بوجود مىآيد، پس هر أربى نيازى است امّا هر نياز و حاجتى (أرب)
نيست. بعدا اين واژه گاهى در معنى نياز تنها و گاهى نياز و دفع نياز بكار رفته،
چنانكه مىگويند- ذو أرب و أريب- يعنى كسيكه چاره جوئى مىكند.
أَرِبَ إلى كذا أَرَباً و أُرْبَةً و
إِرْبَةً و