مَأْرَبَةً-
(چهار مصدر دارد)، خداوند در قرآن فرمايد (وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى- 18/
طه) و جمله- و لا أرب لى فى كذا- يعنى نياز شديدى بآن ندارم و آيه (أُولِي الْإِرْبَةِ
مِنَ الرِّجالِ- 31/ نور) كنايه از احتياج به نكاح و همسرى است،
و نشانه نياز شديدى است كه چاره جوئى آنرا اقتضاء دارد.
اعضائى هم كه شديدا به آنها نياز هست (آراب) گويند كه مفردش (أَرْب) است اعضاى بدن دو گونه است:
1- اعضائى كه مورد نياز حيوان يا (هر ذى روحى است) مانند: دست پا،
چشم، و ...
2- نوع ديگر اعضائى كه براى زيبائى است مانند ابرو، ريش، و ... اعضاى
مورد نياز و حاجت هم دو دسته است، قسمتى كه حاجت شديدى به آن نيست و قسمتى كه به
شدّت مورد نياز هست، در اين گونه عضوها حتّى اگر توهّم شود كه نباشند كار بدن
اختلال عظيمى خواهد داشت و اينگونه اعضاى رئيسه بدن را (آراب) ناميدهاند در حديثى
از پيامبر آمده است كه
«إذا سجد العبد سجد معه سبعة آراب».
يعنى صورتش، دو كف دستش، دو زانويش و دو پايش نيز در حال سجده است.
گفتهاند: أَرَّبَ
نَصِيبَهُ- نصيب و بهره او را بزرگ كرد- و أرّب ماله- مالش را فزونى داد، و أربّت
العقدة- گره را محكم كرد- أَرَبَ- نَصِيبَهُ- بدون تشديد حرف (ر) باندازه نيازش بهرهاش را قرار داد.
أرض
: أَرْض زمين يا جرم و جسمى كه در مقابل آسمان
قرار دارد جمع آن- أَرَضُون- است و در قرآن بصورت جمع
نيامده است[1].
پائين و زير هر چيز را نيز به أرض تعبير كردهاند، همانگونه كه بالا
و فوق هر
[1] در قرآن كلمه( ارض) همان طورى كه راغب ; گفته است
بصورت جمع نيامده امّا در آيه(
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ- 12/ طلاق) اشاره دارد كه همانند زمين و
كره خاكى ما با همين شرايط در جهان پهناور بسيار آفريده است، واژه مِثْلَهُنَ از( ارضون) معنايش وسيعتر، و مفهومش فراگيرتر است كه در باره
زمينهائى مانند زمين ما بكار رفته و اين كلمه يعنى مِثْلَهُنَ يكى
از معجزات قرآنى است كه مىفرمايد حيات و زندگى تنها منحصر به همين زمين نيست. چون
در آيه 70. 1 سوره اسراء هم در باره شرافت و كرامت انسان فرموده انسان با تمام
فضيلتش بر تمام موجودات برترى ندارد بلكه( وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا).
واژه ارض در زبان انگليسى هم با همين تلفّظ بكار مىرود و
اصولا صدها واژه مشترك از زبانهاى فارسى و عربى در زبانهاى لاتينى( انگليسى آلمانى
واژه زدائى برنيامدهاند، امّا متأسّفانه در زمانهائى كه ملّت و كشور عزيز ما در
راه استثمار زدائى برداشتهاند كه جريان اصلى را منحرف سازند و نمونه اين روش غير
انسانى و غير ملّى را در سالهاى اخير بنام( پاك زبانى و پاك دينى) مشاهد كرديم كه
بايد گفت خداوندا ملّت و كشور اسلامى ما را همواره از گزند بد انديشان در امان
بدار.