بناها بر آن پايهها قرار دارد، أُسّ و أساس جمعش إِسَاس- است- أُسُس-
جمع در جمع است، گفتهاند- كان ذلك على أسّ الدّهر- آن كار بر اساس و قانونمندى
روزگار است- همانطور كه مىگويند- على وجه الدّهر- بر چهره روزگار.
أسف
: أَسَف يعنى حزن و غضب با هم، و هر كدام از اين
معانى گاهى به جاى هم بكار مىروند. حقيقت معنى اسف به جوش آمدن يا تغيير حرارت و
حركت خون در قلب است براى انتقام گرفتن در حالت خشم، اگر اين حالت در باره زير دست
باشد گرمى خون در همه بدن منتشر مىشود و به صورت خشم و غضب ظاهر مىگردد، و اگر
اين الت در باره بالا دست و قوىتر از خود باشد خون منقبض مىشود و در چهره رنگ
پريده به صورت حزن و اندوه جلوه مىكند، لذا از ابن عبّاس رضى اللّه عنه- در باره
حزن و غضب پرسيدند پاسخ داد مبدأشان هر دو يكى است امّا الفاظشان مختلف، پس كسيكه
با قوىتر از خود ستيزه مىكند حزن و جزع بر او ظاهر مىشود و چون با ضعيفتر از
خود منازعه نمايد غيظ و خشمش بر او نمايان مىشوند، از اين روى شاعرى گفته است: