أَكُول و
أَكَّال- پرخور، خداى فرمايد (أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ- 42/ مائده) (حرامخواران و
رشوهخواران كه رشوه مىگرفتند تا نبوّت پيامبر 6 را كه در تورات و انجيل آمده
است از عامّه پيروان خود پنهان كنند) و أكلة، جمع آكل است مانند قتله جمع قاتل.
هم أَكَلَةُ رأس- يعنى ايشان، گروهىاند
كه كلّهاى[1] ايشان را
سير مىكند، و گاهى هم- أكل- به فساد تعبير مىشوند مانند آيه (كَعَصْفٍ، مَأْكُولٍ- 5/ فيل) (مانند برگ درختان و زراعتى شدند كه آفت و فساد در آنها
افتاده باشد، و بطورى از بين رفتهاند كه خاشاك و كاهش باقى مانده است، اشاره به
داستان اصحاب فيل است و از اين عبارت فهميده مىشود كه به آفت و تباهى دچار شدند).
تَأَكَّلَ كذا- يعنى اين چنين فاسد شد
و- اصابه إكال فى رأسه و فى اسنانه- در سرش و دندانهايش فساد رسيد و أكلنى رأسى:
يعنى سرم، يا (مغزم) را خورد[2].
: الإِلّ يعنى صورت آشكار و روشنى از پيمان
نامهها و دوستى، و سوگند،- تَئِلُ- يعنى بطورى درخشيد كه انكارش ممكن نيست، در آيه (لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ
إِلًّا وَ لا ذِمَّةً- 8/ توبه) يعنى يهود و مشركين
پيمانهاى عدم تجاوز و صلح را در باره مؤمن رعايت نمىكنند و آنان تجاوزگرند).
[1] باين معنى است كه يك رأس گوسفند براى خوراكشان كافى است زيرا
در جنگها به تعداد ذبح گوسفندان و شتران، تعداد افراد سپاهى طرف مقابل را حساب
مىكردند.
[2] اين عبارت كه در عربى هم بصورت ضرب المثل بكار رفته است، در(
امثال) فارسى معمول است كه در برابر پرچانگى و پرحرفى ديگرى بكار مىرود كه سرم را
بردى يا مغزم را خوردى، در عربى كتاب مجمع الامثال( ميدانى) و در زبان شيرين فارسى
كتاب معروف( امثال و حكم) مرحوم دهخدا در اين باره تأليف شده است( امثال) عربى در
حدود 7 هزار و فارسى در حدود 30 هزار است.
[3] در قاموس كتاب مقدّس نوشته جيمز هاكس در باره ميكائيل چنين
آمده است كه او رئيس ملائكه است كه دانيال نسبت او را بقوم يهود واضح نموده گويند
كه وى پيشواى عساكر فرشتگان است.
در صحيفه سجّاديّه در باره مقام ميكائيل آمده« و ميكائيل ذو
الجاه عندك و المكان الرّفيع من طاعتك»( و ميكائل كه نزد تو صاحب جاه و از طاعت تو
بلند جايگاه است- دعاى سوّم).