responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 198

است، معنى اين آيه اينست كه ما را براى پرهيزكاران گروهى پيشوا و امامان قرار ده، دانشمند ديگرى گفته است واژه امام- در آيه فوق از باب- درع دلاص- و دروع دلاص- است يعنى امام در آيه فوق در معنى جمع است ولى بصورت مفرد، و جمع هر دو صحيح است. (دلاص نوعى تن پوش پشمينه‌اى نرم و برّاق است كه به جاى زره بكار مى‌رفته).

و در آيات (وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً- 5/ قصص) و (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ- 41/ قصص) ائمّه جمع امام است.

و آيه (وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ‌- 12/ يس) گفته‌اند كه- امام مبين- اشاره به لوح محفوظ است.

الأَمّ‌- يعنى قصد و هدف مستقيم كه همان توجّه به مقصود است.

و آيه (آمِّينَ‌ الْبَيْتَ الْحَرامَ‌- 2/ مائده) يعنى قصد كنندگان خانه خدا (آمّ‌- اسم فاعل از- أَمَ‌، يَؤُمُ‌- أَمّاً است و جمع آنها- آم، آمون، آمين است).

و واژه- أَمَّهُ‌- در معنى شجّه است يعنى سرش را شكست و مجروح كرد و در حقيقت به مغز سرش يا دماغش جراحت وارد ساخته است، زيرا اعراب براى هر عضوى كه مجروح شود از نام همان عضو، فعلى بر وزن- فعلت برايش ساخته‌اند.

مثلا مى‌گويند (رأسته- رجلته- كبدته- بطنته) اين جملات در موقعى بكار مى‌رود كه آن اعضاء يعنى (سر، يا، كبد، شكم) مجروح شده يا بدرد آمده باشد.

أمْ‌- اگر در جملاتى كه آغازشان حرف استفهام (أ) باشد و بعد از آن در جمله حرف (أم) بكار رود بمعنى (يا) است، مثلا مى‌گويند: (أ زيد فى الدّار أم عمرو) آيا زيد در خانه است يا عمر و يا كدام يك؟ امّا اگر بدون الف استفهام بكار رود:

ام- به معنى- بل- يا به فارسى (بلكه) است، مانند آيه (أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ- 10/ احزاب) (بلكه چشمانشان از سرخى از حدقه در آمده است).

أَمَّا- حرفى است كه در باره دو چيز و دو بار با هم در كلام بكار مى‌رود مانند آيه (أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ‌- 41/ يوسف) (ولى يكى از شما ساقى اربابش مى‌شود و ديگرى بدار آويخته مى‌شود كه پرندگان مغز سر او را

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 198
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست