باشيد كه لفظ أنْ به معنى گفتن است. لفظ إِنْ هم مثل أن بر چهار وجه بكار مىرود، اوّل- براى
شرط مثل آيه (إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ[1] 118/
مائده) (اگر عذابشان كنى، بندگان تواند).
دوم- إن مخففه از مثقله كه لازمه آن در جملات، حرف (ل) بر سر فعل بعد
از آن است مانند آيه (إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا- 42/ فرقان).
سوّم- إن نافيه كه بيشتر در جملات با- إلّا- همراه است مانند آيه (إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا- 32/ جائيه) يا آيه
(إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ-
25/ مدّثر) و آيه (إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ
آلِهَتِنا بِسُوءٍ[2]- 54/ هود).
[1] قسمتى از آيه 128/ مائده است كه با توجّه به آيات قبل و بعد
مىبينيم كه سخن حضرت عيسى( ع) به خداوند است، مىگويد( هر گاه عذابشان كنى آنها
بنده تواند و اگر آنها را مورد غفران قرار دهى به راستى كه تو عزيز و حكيمى) آيه
بعد پاسخ جمله شرطيّه اين آيه است كه مىفرمايد:( هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ، لَهُمْ جَنَّاتٌ
تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ
عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ- 119/ مائده) يعنى اين هنگامهاى است كه راستگويان در ايمان به
پاداش صدقشان مىرسند، و آن بهشتهائى است با نهرهاى جارى آب كه در آنجا پيوسته
جاودانند در حاليكه پاداش معنوى ايشان خوشنودى خداى و خوشنودى ايشان از اوست و آن
رستگارى بس بزرگ است.
[2] آيه( إِنْ
نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ- 54/ هود) جمله
بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ-
مفعول نَقُولُ- است تمام آيه با توجّه به معانى آيات
قبل و بعدش اينست كه مىگويند( إِنْ
نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ
وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي
جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ- 55/ 54/ هود)
داستان برخورد هود پيامبر( ع) با قوم عاد است كه بآنها مىگويد اى مردم خداى يكتا
را بپرستيد و افتراء به اللّه نبنديد، اى مردم من أجر و مزدى در برابر رهائى شما
از پرستش بتها نمىخواهم پاداش كار من با خدا است همان خدايى كه مرا بر سرشتم آفريد،
آيا نمىانديشيد، اى مردم توبه كنيد و به خداى باز گرديد خدائى كه با ريزش فراوان
بارانها شما را در زندگيتان تقويت مىكند مجرم و گناهكار نباشيد در پاسخش مىگويند
تو براى ما دليل نياوردى و ما هم با سخن تو ترك بت پرستى نمىكنيم و به تو مؤمن
نمىشويم ما چيزى نمىگوئيم مگر اينكه يكبار بتهاى ما به تو هجوم برده و گزندى
رسانده است هود در پاسخشان با شهامتى بىنظير كه معجزه معنوى اوست مىگويد:( به
كيد و مكر دست بيازيد و منتظر هم نمانيد درنگ هم نكنيد بخدائيكه پروردگار من و شما
است توكّل دارم) پاسخى كه هود پيامبر( ع) به سخن حماقت بار آنان مىدهد و شجاعت، و
شهامت بى نظير و توكّل به اللّه او كه در اوج شكوه است و آنها را با تمام قدرتشان
در برابر خود به كيدشان مىخواند و مىگويد در كيد و مكرتان درنگ هم نكنيد آنچنان
وحشتى در دلهاى آنها ايجاد مىكند كه يقين مىكنند بتهاشان اگر بدى و ناروائى باو
رسانده بود او اينگونه سخن نمىگفت، قطعا بتهاشان سنگهاى بىجان هستند از اينروى
گروه زيادى كه بگفته مفّسرين حدود 4000 نفر بودند به هود ايمان. مىآورند و از
عذاب الهى مصون مىمانند و همين امر معجزه هود پيامبر( ع) بوده است.( تبيان، تفسير
كبير، مجمع البيان).