يعنى ذات او و- أنانيّت او، توجّه دادن به
ذات انسان و ساير حيوانات، اشاره به وجودشان دارد.
اين لفظ در سخن پيشينيان عرب نبوده و محدث است.
آناءُ:
اللّيل- يعنى ساعات شب، كه مفردش-
إِنَى- و- أَنَى- و
أُنَا- است، خداى فرمايد: (يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ
آناءَ اللَّيْلِ- 113/ آل عمران) و (وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ
فَسَبِّحْ- 13/ طه) و (غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ- 53/ احزاب) يعنى وقت و زمانش.
الإنا اگر حرف اوّلش مكسور باشد مقصور است و اگر فتحه داده شود ممدود
است مانند اين شعر حطيئة:
(شب را با حركت بسوى ستاره سهيل و شعرى كوتاه
كردم امّا وقت و زمان بر من طولانى شد).
أني: آن الشّيء- يعنى زمانش نزديك شده، و در آيه (حَمِيمٍ آنٍ-
44/ رحمن) زمانش در شدّت گرما فرا رسيد و سخن خداى تعالى (مِنْ
عَيْنٍ آنِيَةٍ- 5/ غاشيه) و (أَ
لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا- 16/ حديد) يعنى: آيا وقتش براى كسانيكه ايمان آوردهاند نرسيده
است.
و- آنَيْتُ الشّيء إِيَناءً- او را از وقتش عقب
انداختم.
و تَأَنَّيْتُ يعنى- تأخّرت. الأناه: درنگ
كردن و آهستگى، و تَأَنَّى فلان
تَأَنِّياً- و- أَنَى- يَأْنِي- كه اسم فاعلش، (آنٍ)
است، يعنى با وقار و آرام.
استأنيته- باب استفعال از همان كلمه يعنى منتظر وقتش شدم كه در معنى-
استبطأته- من او را معطّل كردم، نيز هست.
[1] 2، 1 سهيل و شعرى نام دو ستارهاى كه در تابستان، و شدّت گرما در
اوائل شب با نور زياد ظاهر مىشوند و در آسمان دو شعرى هست، يكى شعراى يمانى و
ديگرى شعراى شامى به( عميصا) معروف است.
شعراى شامى را خواهر سهيل گويند و روشنايى آن كم است، گويا از
خواهرش دور افتاده و بر او مىگريد و چشمش چرك آلود شده است.
[2] 2، 1 سهيل و شعرى نام دو ستارهاى كه در تابستان، و شدّت گرما در
اوائل شب با نور زياد ظاهر مىشوند و در آسمان دو شعرى هست، يكى شعراى يمانى و
ديگرى شعراى شامى به( عميصا) معروف است.
شعراى شامى را خواهر سهيل گويند و روشنايى آن كم است، گويا از
خواهرش دور افتاده و بر او مىگريد و چشمش چرك آلود شده است.