لِلْمُؤْمِنِينَ اين
آيات كه خداوند در اين آيه ذكر مىفرمايد از آيات عقلانگيز و عقلانى است كه معرفت
و شناسائى آنها بر حسب درجات علمى مردم است.
و همينطور آيه (بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ
فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا
الظَّالِمُونَ- 49/ عنكبوت) و (وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ
فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ،- 15/ يوسف) كه در بعضى،
لفظ آيه و در بعضى لفظ آيات ذكر شده است، و اين نكته معنى خاصّى و ويژهاى دارد كه
در اين كتاب جاى ذكرش نيست[1] و در آيه
(وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً- 50/ مؤمنون)- آيتين يعنى حضرت مريم و فرزندش حضرت عيسى، زيرا هر
كدام آنها خود بتنهايى نسبت بديگرى آيتى بودند و سخن خداى عزّ و جلّ كه:
(وَ ما نُرْسِلُ بِالْآياتِ إِلَّا تَخْوِيفاً-
59/ اسراء) كه گفته شده لفظ آيات اينجا اشاره به
[1] چقدر جاى تأسّف است كه بعضى اوقات راغب اصفهانى كه رحمت خداى
بر او باد، مطالبى را به آينده موكول مىكند، كتاب تفسير او نيز كه تكميلش نكرده
در دست نيست فقط قاضى بيضاوى خلاصهاى از آن را در تفسيرش كه به نام- انوار
التّنزيل و اسرار التّأويل- است بازگو كرده كه اين نكات دقيق علمى و تفسيرى را
مجال بسط سخن برايش نبوده است. در قرآن 84 بار لفظ آيه بصورت مفرد و 300 بار بصورت
جمع در باره آيات خلقت و آيات قرآنى آمده است، نكته قابل توجّه و دقّت اين است كه
بطور كلّى به آثار و پديدههاى طبيعى در خلقت و معجزات انبياء آيات اطلاق شده است،
و غالبا پايان آنها اينچنين است( إِنَّ
فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ، يَذْكُرُونَ
يَسْمَعُونَ،
يَعْقِلُونَ،
لِلْعالَمِينَ،
لِلنَّاسِ،
لِلْمُؤْمِنِينَ،
لِأُولِي الْأَلْبابِ) امّا
در ياد آورى آيات بصورت جمع كه يكى از معانيش بطور قطع آيات قرآن است، چنانكه
فرمود:( هُوَ الَّذِي
أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ- 5/ آل عمران) غالبا پايان آنها چنين است( قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ، يَعْقِلُونَ، يَتَفَكَّرُونَ، إِنْ
كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ،
يَفْقَهُونَ،
يُؤْمِنُونَ،
يَذَّكَّرُونَ،
يَعْلَمُونَ،
يَشْكُرُونَ،
يَتَّقُونَ، يُوقِنُونَ، لِأُولِي النُّهى ...) بنابر اين مىبينيم كه لفظ آيه
براى آيات خلقت و معجزات انبياء بخصوص آنچه را كه انسانها با چشم ظاهر مىبينند و
بايستى از راه علم و تجربه به آنها مؤمن شوند دعوت به علم و تفكّر و شنيدن و تعقّل
و بالآخره ادراك و دريافت حقايق جهان مىنمايد، شب و روز، ماه و خورشيد- نور و
ظلمت- باد و باران- مرگ، و حيات- تسخير درياها و تسلّط بر زمين، آثار عبرت انگيز
گذشتگان- خزان و بهار درختان- وجود همسران از جنس انسانها- وجود موّدت و محبّت در
آدمى- ديدار برق و آثار نيك ديگر از اين قبيل كه هر كدام آنها تفكّر انگيز و
راهنما شده است و هر گاه چند اثر با هم بيان شده بصورت جمع و هر كجا سخن از قوانين
حيات بخش اجتماعى، سياسى، عبادى، خانوادگى و انسانى است واژه آيات بكار رفته زيرا
از پىجويى و انديشه در نظام آفرينش و خلقت، به يك مبدأ و لو از دريچههاى مختلف
خواهيم رسيد امّا در مسائل جمعى نتايج گوناگون و موارد و جهات مختلف بنظر خواهد
رسيد و آيات قرآنى به گفته امير المؤمنين( ع) ذو وجوه است نتيجهايكه آيه بيشتر به
معجزه انبياء اشاره دارد، ولى آيات هم آيات قرآن و هم كتاب تكوين و جهان آفرينش
است.