كسانى كه پيامبر 6 و دين او را تبعيّت و
مراعات كردند كه امير المؤمنين على رضى اللّه عنه فرمود
«العلماء باقون ما بقى الدّهر- أعيانهم مفقودة، و آثارهم فى القلوب
موجودة[1]-».
(دانشمندان تا زمانى كه دهر و روزگار باقى است جاودانند هر چند
بدنهاشان در خاك هست و در ميان نيست ولى آثارشان در خاطرهها و دلها موجود و
پايدار است).
اين سخن امير المؤمنين (ع) در باره علمائى است كه پيروان پيامبر عليه
الصّلوة و السّلام هستند چه رسد بخود پيامبر كه ذكرش و نام و يادش را خداى عزّ و
جل رفعت داده و او را خاتم پيامبران قرار داده است، بر او و تمامشان بهترين درود و
سلام نثار باد.
بتل
: بَتْل (انقطاع و بريدن).
خداى تعالى فرمايد: (وَ
تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا- 8/ مزمّل) يعنى در پرستش آنچنان از غير خداى بگسل كه عبادت و خلوص
نيّت را يكسره مخصوص او گردانى و بر اين معنى خداى عزّ و جل اشاره مىكند كه (قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ-
91/ انعام) اين موضوع يعنى (انقطاع از غير خدا) منافاتى با سخن پيامبر 6 عليه
الصّلوة و السّلام ندارد كه فرموده است:
«لا رهبانيّة و لا تبتّل فى الإسلام».
(بنام زهد و عبادت از جامعه جدا شدن و همچنين إنقطاع از امّت در
اسلام نيست يعنى (انديويدوآليستى) به خود پرداختن و فرد گرايى و در لاك خود فرو
رفتن) زيرا واژه- تبتّل- در آن حديث كه مىفرمايد «رهبانيّت و از نكاح بريدن در
اسلام نيست» منظور از تبتّل- إنقطاع
[1] در نهج البلاغههاى بدون شرح عبارت( و امثالهم فى القلوب
موجوده) آمده است كه راغب( ره) آنرا( و آثارهم فى القلوب موجوده) كه صحيحتر است
ذكر كرده، زيرا ابن ابى الحديد( ره) در شرح اين عبارت مىنويسد( امثالهم اى
آثارهم) متأسّفانه در ترجمهاى كه از نهج البلاغه شده است اينطور ترجمه شده(
وجودشان گم شده و صورتهاشان در دلها برقرار است» معلوم نيست صورت ابو ذر يا مالك
اشتر و عمّار و شيخ مفيد( ره) چگونه در دلها ثابت و برقرار است. ترجمههاى تحت
اللّفظى و لو با شرح باشد عبارات را از معناى واقعى دور مىسازد بايستى ترجمه با
توجّه بمفاهيم واقعى كه بر كلمات حاكمست انجام شود.