«تناكحوا تكثروا و إنّى أباهى بكم الأمم يوم القيمة».
(ازدواج و نكاح كنيد تا فزونى يابيد، من در قيامت از كثرت شما بر
ساير امّتها مباهات مىكنم).
نخلة مُبْتِل- وقتى پا جوش[1] درخت خرما از آن جدا شود.
بثث
: بَثّ اصل معنى اين واژه، تفريق و جدايى و زير
و رو كردن چيزى است مانند زير و رو شدن خاك به وسيله باد.
بثّ النّفس- رسيدن و فرا گرفتن غم و اندوه بر نفس و جان آدمى است
گفتهاند بَثَثْتُهُ و
انْبَثَ- يعنى پراكندمش و پراكنده شد.
خداى تعالى فرمايد: (فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا- 6/ واقعه) (پس خوار و تباه
و پراكنده شد).
و آيه (وَ
بَثَ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ- 64/ بقره) اشاره به
آفريدن و ايجاد كردن موجوداتى است كه موجود نبودهاند و خداى تعالى آنها را پديدار
و ظاهر كرده است و آيه (كَالْفَراشِ
الْمَبْثُوثِ- 6/ قارعه) يعنى همانند پروانهگانى كه بعد از سكون و پنهانى ناگهان
به پرواز و خيزش در مىآيند.
و آيه (إِنَّما أَشْكُوا
بَثِّي وَ حُزْنِي- 84/ يوسف) اندوه و غم را
كه بعد از پوشيده بودن آشكار شود، بازگو مىكنيم، در اين آيه، بثّ- مصدر است و در
تقدير مفعول بكار رفته است يا به معنى غمى است كه فكر مرا پريشان كرده است مانند-
توزّعنى الفكر (فكر و انديشه مرا پريشان كرده است). كه در معنى فاعل است.
[1] پاجوش اصلاحى است فارسى يعنى نهالهاى كوچكى كه از هر درختى
در پاى آن درخت از خاك برمىآيد و مىرويد كه با مختصر ريشهاى كه دارد آنرا براى
تكثير درخت از پاى آن جدا مىكنند و در جاى ديگر مىكارند.