و- لقيته صحرة بحرة- او را چون صحرا و دريا عريان ديدم و ساختمانى كه
او را پوشيده دارد آنجا نبود.
بخل
: البُخْل: إمساك و نگهداشتن و حبس
كردن اموالى است كه حقّ نيست نگهداشته شود، نقطه مقابل اين حالت، جود و بخشندگى
است.
بَاخِل- همان بخل كننده است و امّا- بخيل- كسى است كه صفت بخل در او زيادتر باشد
مثل رحيم- كه از- راحم- است.
بخل- دو گونه است يكى بخل داشتن در اموال خويش و ديگرى بخل ورزيدن به
اموال غير كه اينگونه بخل، ناپسندتر و مذمومتر است، دليل بر اين قول، سخن خداى
تعالى است كه (الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ- 37/ نساء) (كسانى كه خود بخيلاند و ديگران را نيز به بخل ورزيدن أمر
و سفارش مىكنند).
بخس
: البَخْس، كم كردن و كم شدن چيزى
بطريق ظلم و ستم. خداى فرمايد:
(وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ- 15/ هود) و باز در آيه: (وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ[1]- 89/ اعراف)
[1] يعنى به ستم، اشياء مردم را كم نكنيد و از حقّشان نكاهيد كه
واژه أشياء، هم شامل متاع و داد و ستد مىشود و هم به ستم گرفتن حقوق مردم، واژه
أشياء در اين آيه كه همه ماديات و معنويات را در برمىگيرد يكى از عاليترين
شيوههاى فصاحت و بلاغت و اعجاز قرآنى است، تحدّى قرآن كه مىگويد( فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ- 23/ بقره) نه اينكه منظور تنها جملات و
كلمات است بلكه بكار رفتن اين چنين مفاهيمى مانند- أشياء هم هست كه به فراخناى
تمام زواياى رفتن اين چنين مفاهيمى مانند- أشياء هم هست كه به فراخناى تمام زواياى
حيات انسانى است و در قالب كمترين واژهها كه به راستى عقل هر خردمندى را حيران و
جان و روان هر ذى روحى را به خود مجذوب مىسازد اشاره شده، واژه- أشياء- در اين
آيه كه مىفرمايد: از آن كوتاهى و كم نكنيد- در قرآن به معانى زير است كه انسانهاى
متعهّد و اجتماعى را موظّف به رعايت آنها نموده است. 1- بخشش و جوانمردى 2- توجّه
به مبدأ 3- عوامل روحى 4- تقوا 5- دريافت حقايق جهان 6- سود و منفعت 7- خير و نيكى
8- اموال مورد انفال 9- امور ادارى كشور 10- حكومت 11- فضل و بزرگى 12- بهره و
نصيب 13- داورى و نزاع 14- پيامبرى و رسالت 15- محتواى قرآن 16- وحى 17- امور
روزانه 18- ابزار و وسايل صنعتى 19- غرايز و سرشت 20- موجودات زنده 21- آثار قيامت
22- آگاهى به زبانها 23- هر چيز ناپايدار 24- عوامل حياتى 25- نهفتههاى انديشه و
دل 26- قدرتهاى مادّى 27- جنبههاى الهى و ملكوتى موجودات 28- خاطرات و انديشهها
29- بسط رزق 30- هدايت 31- علم و دانش ... و بالاخره تمام آفريدهها و پديدهها در
زبان قرآن اشياء ناميده شدهاند، اينها است حقايق امورى كه در قرآن با واژههاى
شيء و اشياء ذكر. شده كه رعايت آنها لازمه ايمان و اسلام و انسانيّت است و هيچكس
حقّ ندارد در موارد فوق نسبت بساير مردم از آن اشياء محرومشان سازد و يا از حقّشان
كم گزارد امّا جنبههاى منفى، و زيانبخش كه اشياء عبارتند از انسان قبل از پيدايش،
بتها، ظنّ و گمان كفر و شرك كه اصولا قابل ذكر نيستند و بآنها اشياء خطاب نمىشود.