responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 258

ريزش برف از ابرهاى متراكم چون كوهها).

البَرْدِيّ‌- گل يخ يا گياهى كه در برف و سرما مى‌رويد.

البَرْدَة- تخمه يا (رو دل) كه گويند سر منشأ بيماريهاست، ناميدن تخمه يا رو دل به- البردة، از اينجهت است كه هضم نشدن غذا در اثر خامى و سردى طبيعى است كه دستگاه گوارش در آن حالت نمى‌تواند غذاها را پخته و آماده هضم كند.

البَرُود- وسيله خنك كننده و خنك شده كه گاهى بر وزن- فعول- در معنى فاعل است و گاهى در معنى مفعول مانند- ماء برود- يعنى آب سرد.

ثغر برود- دهان و دندان خنك، يا درّه كوهستانى سرد.

كحل برود- دواى خنك كننده چشم درد.

بَرَدْتُ‌ الحديدَ- آهن را سائيدم و سمباده زدم.

بَرَدْتُهُ‌- او را كشتم، البُرادة- ريزه‌هاى آهن، المبرد- سوهان و هر چيز سرد كننده، البُرُد- جمع‌ بَرِيد يعنى چاپارها و پيك‌هاى نامه‌رسان در راه‌ها و شهرها كه فاصله به فاصله با سرعت در منازل و چاپار خانه‌ها، امانات و نامه‌ها را به يكديگر مى‌رسانند و بجاى هم قرار مى‌گيرند. و سپس بهر چيزى كه سرعت دارد بريد- گويند.

بالهاى پرندگان را نيز- بريداه- يعنى بالهايش گويند، به اين اعتبار كه كار چاپارها را انجام مى‌دهند و پرندگان نامه‌بر هم در ميان مردم و در همان راه و مقصود بكار مى‌روند، اينگونه نامگزارى فرعى است بر معين فرعى كه از اصل ريشه واژه اشتقاق مى‌شود و در اصل اشتقاق بيان مى‌شود.

برز

: البَرَاز صحراء و فضاى خالى و باز- برز- رسيدن بچنان فضائى، براز- يا چيزى است كه بذات خود آشكار و روشن است مانند بيابان، در اين آيه (وَ تَرَى الْأَرْضَ‌ بارِزَةً- 47/ كهف) يعنى در آن سرزمين ساختمان و بناء و ساكنى نيست.

واژه- مُبَارَزَة- از همين ريشه است كه براى جنگيدن بكار مى‌رود و هر جنگجو در صف جنگ ظاهر مى‌شود مثل معنى آيات (لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ‌- 154/ آل عمران) و (وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ‌- 250/ بقره) و يا اينكه- برز- و-

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست