خالى باشد همانا آنها پهلوانند و مانع بروز
شجاعت ديگران هستند.
أقوى المكان- يعنى خالى شدن مكان كه گفتهاند براى شجاعت، و عصبانيّت
است، يا در مورد دلاورى كه از نظر خشم چهرهاش با اين واژه وصف شود، يا با اطمينان
بقدرت و غلبه كردنش بر ساير شجاعان و يا اينكه در معنى باز داشتن افراد زير دستش
از رو برو شدن با دشمنان است، كه آن مكان، و ميدان جنگ از خشم و شجاعت او خالى
است.
أَبْسَلْتُ المكان: آنجا را حفظ كردم و
آنجا را در برابر ديگران قرقگاه نمودم.
بُسْلَة- يعنى مرد افسونگر، و اين معنى از لفظى
كه افسونگران به كار مىبردند و مىگويند: فلانى را سحر كردم و به آن كار واداشتم
و از- أبسلت فلانا- مشتق شده است باين معنى كه با افسون و سحر او را تشجيع كردم تا
بر دفع شيطان و مارها و گزندگان توانا شد، و يا اينكه از گزندشان او را مصونيّت
دادم و باز داشتم و لذا اجرت و مزد افسونگر بسلة است.
بَسَلْتُ الحنظل- حنظل تلخ را پاك و
خوشبو كردم، اگر اين معنى صحيح باشد، تعبيرش اينست كه شدّت و محروم بودن از خوردن
آنرا كه در اثر تلخى بوده از آن زايل كردم زيرا تلخى شديد حنظل ديگران را از
خوردنش محروم مىكند.
بَسَلْ- يعنى آرى همانطور كه مىگوئى (اجل) و
بس.
بشر
: البَشَرَة يعنى ظاهر پوست بدن- و-
الأدمه- زير پوست و باطن پوست است و اين سخن عموم اديبان است ولى ابو زيد انصارى[1] به عكس اين گفته
[1] سعيد بن اوس مكّنى به ابو زيد انصارى، جدّش ثابت بن بشير كه
جنگ احد و حضور پيغمبر را دريافته است و يكى از شش نفرى است كه قرآن را در زمان
پيامبر6 جمع كرده است. از پيشوايان و بزرگان ادبيات عرب خصوصا در لغت و در حفظ
غرائب و نوادر لغات بىنظير، و كلمات او در ميان اهل فنّ مشهور و محلّ اعتماد است
و در نقل و روايات خود مورد اعتماد و وثوق. سيوطى مىگويد أصمعى كه از شاگردان ابو
زيد بوده در حوزه درسش ابو زيد را مىبوسيد، و پيش روى او مىنشست و مىگفت تو از
پنجاه سال قبل رئيس و پيشواى ما هستى، گويند كه أصمعى يك ثلث لغات و خليل بن احمد
نصف لغات، و مكتوبش( لغات القرآن، التّثليث، القوس، التّرس، خلق الانسان، و دهها
كتابهاى ديگر) از كتب مشهور او كه بارها در خارج و داخل بلاد اسلامى چاپ و نشر شده
كتاب- النّوادر فى اللّغة- است. وفاتش در سال 215 ه. ق در سن 95 سالگى در بصره
واقع شد، خدايش رحمت كند. بغية الوعاة،( سيوطى به نقل از. الطّبقات الكبرى ابن سعد
و جمع الجوامع).