responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 277

امّا پيوسته در باره چشم- بصيرت- بكار برده‌اند، در ديدن چشم سر گفته‌اند- أبصرت. در مورد ديدن دل و انديشه گفته‌اند- أَبْصَرْتُهُ‌ و بَصُرْتُ‌ به- و كمتر در باره احساس ديدن كه با ديدن دل و فكر همراه نباشد- بصرت بكار برده‌اند.

خداى تعالى در باره- أبصار- فرمايد: (لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ- 42/ مريم) و (رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا- 12/ سجده) و (وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ‌- 43/ يونس) و (وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ‌- 179/ صافات) و (بَصُرْتُ‌ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ‌- (أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي‌- 108/ يوسف) يعنى من و پيروانم با معرفت و تحقيق به خداوند دعوت مى‌كنيم.

و آيه (بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‌ نَفْسِهِ‌ بَصِيرَةٌ- 14/ قيامه) يعنى انسان كاملا خود آگاهى به نفس خويش دارد و نفس او نيز به سود او گواهى مى‌دهد، امّا اعضايش كه مرتكب كارها شده‌اند به زيان او گواهى مى‌دهند.

بَصِيرَةٌ يعنى تبصره- به معنى شناسا بودن نفس است كه در قيامت به سود و زيان انسان است، چنانكه خداى فرمايد: (تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ‌- 24/ نور).

به نابينا يعنى (ضرير) هم بطور معكوس- بصير- گفته‌اند امّا تعبير شايسته و سزاوار اينستكه اين نام گزارى بخاطر روشنايى ديده دل او است كه چنين گفته‌اند اينكه به عكس گفته باشند و لذا آنها را- مبصر و باصر- نگفته‌اند كه به چشم ظاهر دلالت نكند.

خداى عزّ و جل گويد: (لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ- 130/ انعام) كه بسيارى از مسلمين آنرا به چشم سر حمل و تعبير كرده‌اند و نيز گفته‌اند لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ- اشاره به اوهام و أفهام است همانطور كه امير المؤمنين رضى اللّه عنه گفته است كه‌

«التّوحيد أن لا تتوهّمه ...».

و باز فرمود

«كلّ ما أدركته فهو غيره».

(و به گفته سعدى در ترجمه كلام مولى:

قياس تو بر وى نگردد محيط

) باصرة- هم همان چشم بيننده است، گفته مى‌شود- رأيته لمحا باصرا يعنى با

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست