responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 278

حدقه چشم ديدمش.

خداى فرمايد: (فَلَمَّا جاءَتْهُمْ آياتُنا مُبْصِرَةً- 13/ نمل) و (وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً- 13/ اسراء) يعنى روز، روشنى بخش ديدگانتان است و در آيه (وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً- 59/ اسراء) گفته شده معنايش اينست كه آن قوم به روشنى مى‌ديدند و ناظر آيه روشن خدايى بودند (كه شترى است استثنايى) و اين امر بر آنها روشن و مسلّم شده بود، چنانكه مى‌گويند- رجل مخبث و مضعف- يعنى اهلش و خاندانش خبيثان و ضعيفان‌اند.

و آيه (وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ مِنْ بَعْدِ ما أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولى‌ بَصائِرَ لِلنَّاسِ‌- 43/ قصص) يعنى هلاكت گذشتگان را بر آنها عبرتى ساختيم.

و آيه (وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ‌- 175/ صافات): منتظر باش تا ببينى و ببينند.

و آيه (وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ‌- 38/ عنكبوت) يعنى خواستار بصيرت بودند. و اگر بطور استعاره- استبصار- به معنى أبصار بكار رود صحيح است مانند بكار بردن استجابت بجاى- إجابت- (استجابت جواب دادن، و جواب خواستن است ولى اجابت پاسخ دادن) و آيه (وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌ تَبْصِرَةً- 8/ ق) يعنى روشن و آشكار. بَصَّرْتُهُ‌، تَبْصِيراً، تَبْصِرَةً- مانند قدّمته- تقديما، تقديمة- مانند- ذكرته، تذكيرا و تذكرة (اينگونه افعال داراى دو مصدر تفعيل و تفعله هستند كه هر دو از يك باب هستند، مثل تكميل و تكلمه).

و خداى فرمايد (وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً يُبَصَّرُونَهُمْ‌- 11/ معارج) يعنى دوستان از دوستان و نزديكان از نزديكان چيزى نمى‌پرسند و نمى‌خواهند تا به آثارشان و گذشته آنها آگاه شوند.

بَصَّرَ الجرو- يعنى بچّه آن حيوان چشم گشود و شروع به ديدن كرد.

البَصْرَة- سنگ نرم و سپيد كه از دور مى‌درخشد گويى مى‌بيند يا به دليل اينكه از دور مى‌درخشد و ديده مى‌شود و آنرا- بصر- گفته‌اند.

البصيرة- تكّه‌اى از خون كه نمايان است و برق مى‌زند (كنايه از وجود شكارى كه خونش ريخته شده)، يا سپر چرمين و آهنى و يا قرص خورشيد كه‌

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 278
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست