responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 279

بخوبى نمايان و روشن است. البصر: ناحيه‌اى است‌ البصيرة- چيزى كه ما بين دو تكّه پارچه براى بريدن و اندازه گرفتن قرار مى‌دهند و آنجا را خط مى‌كشند (وسيله متر كردن پارچه و ساختمان يعنى طراز) و- بصرت الثّوب و الأديم- پارچه و زمين را خط كشيدم.

بصل‌

: البَصَل‌، يعنى پياز كه معروف است، و در آيه (وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها- 61/ بقره) آمده است، و گلوله آهنى را هم كه شباهت به پياز دارد- بصل- گويند، شاعر مى‌گويد:

... وتر كالبصل‌

(زه دايره‌اى كمان).

بضع‌

: البِضَاعَة، مقدار فراوانى از مال كه براى تجارت كردن و ذخيره كردن فراهم مى‌شود، در صرف افعالش گويند- أبضع، بضاعة و ابتعها خداى فرمايد: (هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَيْنا- 65/ يوسف) و (بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ- 88/ يوسف) اصل و ريشه واژه- بضاعة از- بَضْع‌- يعنى تكّه‌اى از گوشت بريده شده، مشتقّ شده است، وجوه ديگر افعالش- بَضَعْتُهُ‌ و بَضَّعْتُهُ‌ فَابْتَضَعَ‌ و تَبَضَّعَ‌ است مانند- قطعته، قطّعته، فانقطع و تقطع.

مِبْضَع‌ هم كارد و چاقوى گوشت برى است.

بُضْع‌- هم به كنايه در باره عورات بكار مى‌رود، چنانكه مى‌گويند- ملكت بضعها- يعنى به ازدواجش در آورى و- بَاضَعَهَا بِضَاعاً- مباشرت و همسرى كردن است، فلان حَسَنُ‌ البَضْعَ‌ و البَضِيع‌ و البَضْعَة و البِضَاعَة- عبارت است از فربهى و چاقى.

بَضِيع‌- هم جزيره‌اى است كه از خشكى بريده شده باشد.

فلان‌ بَضْعَة منّى- يعنى او همسايه نزديك من و در حكم پاره تن من است.

بَاضِعَة- شكستگى سر و گونه و پيشانى است كه گوشتش جدا شده باشد.

بِضْعُ‌- با كسره حرف اوّل اعداد از ده كمتر يعنى از 3 تا 9 را گويند و گفتند از 5 تا 9- خداى تعالى فرمايد: (بِضْعِ سِنِينَ‌- 4/ روم) (يعنى اندى يا چند سالى كمتر از ده).

بطر

: البَطَر، حيرت و كم خردى كه انسان را در طغيان و ناسپاسى نعمت خداى و تن آسانى در وفاى به حق و سستى در أداى حقّ فرا مى‌گيرد و نعمت را در غير موردش صرف مى‌كند.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست