استنباطى كه بيش از 500 بار در قرآن آمده
تحوّل و دگرگونى يافت از اين تاريخ است كه آثار چنين انقلاب و بعثت مجدّد قرآنى
چون مشعل فروزانى فرا راه خردمندان قرار مىگيرد و زواياى تاريك انديشه جامعه را
روشن مىكند.
از اين تاريخ ببعد، روش عقل گزينى و توجّه به قرآن بيش از نقليات،
آنچنان شور و شوقى ايجاد نمود كه مقدّمه انقلاب فرهنگى و فكرى و عملى در جهان
پهناور اسلام گرديد و چنانكه بعدا خواهيم ديد خلفاء عبّاسى نيز در برابر سيل
خروشان انديشههاى اصلاح طلبانه دانشمندان و خواست مردم موفّق بايجاد بزرگترين
كتابخانهها و مراكز علمى شدند و رشد و شكوفائيش در قرن چهارم و نيز قرن پنجم،
يعنى دوران حيات راغب اصفهانى توسّط آل بويه و ديلميان به منصّه ظهور رسيد.
اگر مأمون در قرن دوّم به تأسيس بيت الحكمه شد و از وجود امام رضا در
تمام مناظرات براى محكوميّت مخالفين و يا آزمون ارائه شخصيّت علمى آن حضرت بهره
گرفت نتيجه اين شد كه در قرن سوّم صدها دانشمند در علوم قرآنى، تاريخى، جغرافيايى،
پزشكى و رياضى در پهنه جامعه عظيم مسلمين قد برافراشتند و با تأسيس كارخانههاى
كاغذ سازى در خراسان و بغداد كار نسخه بردارى از كارها آسان شد و خوشنويسانى
همچون- ابن مقله- ظاهر شدند.
قرآن و تأسيس علوم
خداى تعالى در دو آيه قرآن مىگويد: (ما
فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ 38/ انعام).
و (نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ- 89/ نحل). از اين دو آيه بخوبى فهميده مىشود كه: