responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 298

محمّد بن على‌[1] رضى اللّه عنه بخاطر پژوهشگرى و مو شكافيش در باطن و حقايق علوم و نيز وسعت و گستردگى دقّتش در دانشها، او را- باقر ناميده‌اند.

بَيْقَرَ الرّجل فى المال و فى غيره- يعنى در مال توسعه و فزونى دارد.

بَيْقَرَ فى سفره- يعنى از سرزمينى به سرزمين ديگر مى‌رود و سير و سفرش را توسعه مى‌دهد، شاعر گويد:

ألا هل أتاها و الحوادث جمّة

بأنّ امرأ القيس يهلك بيقرا

(در حالى كه حوادث فراوانى رخ مى‌داد آيا پيام را باو رساندى كه امرأ القيس بيابانها را طىّ مى‌كند و خود را بهلاكت مى‌اندازد).

بَقَّرَ الصّبيان‌ بالبُقَّيْرَى‌[2] كودكان با هم (كوهاموى) بازى كردند كه در اين بازى اطرافشان حفره‌هايى هست.

بَيْقَرَان‌- هم گياهى است كه با ريشه‌هاى آبكش، زمين را مى‌شكافد و در آن جاى مى‌گيرد و خارج مى‌شود.

بقل‌

: خداى فرمايد: (بَقْلِها وَ قِثَّائِها- 61/ بقره) بقل يعنى سبزى كه در زمستان ريشه و ساقه‌اش رشد نمى‌كند و نمى‌رويد و از اين واژه فعل- بَقَلَ‌ يعنى روئيد و- بَقَلَ‌ وَجْهُ الصّبىّ- (چهره بچّه شاداب شد) كه تشبيهى از رشد و طراوت گياهان است، ساخته شده.

بَقَلَ‌ ناب البعير- دندان شتر روئيد، كه اين تعبير از ابن سكّيت است‌[3] بَقَلْتُ‌


[1] كمتر تفسيرى و كمتر مفسّرى يافت مى‌شود كه در ذيل هر واژه، حقايقى را با صراحت ياد آورى كند امّا مؤلّف كتاب ; آن اندازه صراحت و شهامت دارد كه مى‌خواهد انسانها را به الگو و سنّت‌هايى كه هدف دين و قرآن است، آشنا كند و گر نه چه انگيزه‌اى باعث مى‌شود كه تنها او در ذيل اين واژه از ابو جعفر حضرت باقر( ع) اينچنين منصفانه و خداجويانه ياد كند به راستى در شمار بى‌نظير نويسندگانى است كه از منبع وحى و الهام امامان و خوان گسترده دانششان خود بهره‌مند شده و ديگران را نيز بهره‌مند مى‌سازد.

[2] بقيرى نوعى بازى است كه در فارسى به لهجه كردى( كوهاموى) گويندگان و آن بازى اينستكه ابتداء خاك را كومه كنند و موئى در ميان آن پنهان سازند سپس آب بر آن مى‌ريزند تا گل شود آنگاه شرط مى‌بندند و بر دور كومه گل مى‌نشينند تا آن موئى را پيدا كنند هر كه اوّل يافت شرط و گرو را مى‌برد( برهان قاطع).

[3] يعقوب بن اسحق معروف به ابن سكيت از دانشمندان نامى كوفه در علوم قرآنى و شعر و ادب. است كه او را يكى از قاريان ده گانه مى‌دانند و بعد از ابن اعرابى كسى همسنگ و همتاى او نيست. ثعلب مى‌گويد: ابن سكيت در انواع علوم متصرّف و در فنّ لغت كسى را چون او سراغ نداريم. سيوطى مى‌نويسد عبد اللّه بن عبد العزيز گفت ابن سكيت را براى تربيت و استادى پسران متوكّل احضار كردند با من مشورت كرد و او را از رفتن به دربار متوكلّ منع كردم ولى نپذيرفت، گويند بعضى از روزها كه دو فرزند متوكلّ يعنى المعتز، و المؤيّد در حضورش بودند گفت يا يعقوب پسران من را بيشتر دوست دارى يا فرزندان على، يعنى حسن و حسين را، ابن سكيت با ناراحت گفت: قنبر خادم على از دو پسر تو بهتر است( و اللّه ان قنبرا خادم علىّ خير منك و من ابنيك و اثنى على الحسن و الحسين بما هما اهله» پس از اين سخن متوكلّ دستور داد زبانش را بريدند و پس از يك روز وفات يافت خدايش رحمت كند كه با چنان ارزشى كه در برابر جبّار و خونريزى همچون متوكّل، علم و عالم حقيقت را بس گرانبها و گرانقدر به جهانيان معرّفى كرده است كه در متن تاريخ و روزگار آن چنان با شهامت و صراحت لهجه از جان خود در برابر حقيقت گذشته است، آرى:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 298
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست