البقل- سبزى را چيدم،
مَبْقَلَة- زمين صيفى كارى است.
بقي
: البقاء، ثبات و استوارى چيزى است بر حال طبيعى
و اوليّهاش كه ضدّش- فناء- است، فعلش- بَقِيَ، يَبْقَى،
بَقَاءً- و در ماضى آن به جاى- بقى، بقى- نيز گويند و در حديث
«بقينا رسول اللّه 6».
يعنى منتظر پيامبر مانديم و مدّت زيادى مترصّد و چشم به راهش مانديم.
باقى دو گونه است.
1- باقى بالذّات كه بقايش مدّت ندارد و بىزمان است يعنى ابدى و ازلى
كه خداى باريتعالى است و فناء در باره او صحيح نيست.
2- باقى و پايدار به غير كه غير از خداوند، همه پديدهها چنين هستند
و فنا پذيرند، باقى بودن به حكم خدا هم بر گونه است:
اوّل- باقى بودن به شخص و وجود خويش تا زمانى، كه خداوند بخواهد و
آنرا فانى كند مانند بقاء كرات آسمانى.
دوّم- موجودى كه ادامه حياتش به غير از شخص خودش بوجود نوع و