محكمش عمل كنيد و به متشابهش ايمان داشته كه
آن ديگر بازمانده گرانقدر عترت و اهل بيت من است، آنها را ناروا مگوئيد كه هلاك
مىشويد.
آنگاه ابن عطيّه در باره جاودانگى و تازه بودن قرآن در پهنه زمان
مىنويسد:
«قيل لجعفر بن محمّد الصّادق (ع): لم صار الشّعر و الخطب يملّ ما
اعيد منها و القرآن لا يملّ؟
فقال: لأنّ القرآن حجّة على اهل الدّهر الثّانى كما هو حجّة على
اهل الدّهر الاوّل، فكلّ طائفة تتلقاه غضّا جديدا و لان كلّ امرئ فى نفسه متى
اعاده و فكّر فيه تلقى منه فى كلّ مدّة علوما غضّة و ليس هذا كلّه فى الشّعر و
الخطب».
يعنى: به جعفر بن محمّد صادق 6 گفته شد: چرا شعر و سخنرانى وقتى
تكرار مىشود ملال آور است ولى قرآن تكرارش ملال آور نيست؟
فرمود: زيرا قرآن حجّتى بر هر زمان و براى هر نسل است همانگونه كه
براى زمان حال چنين است و هر طايفهاى آنرا تازه مىيابد چون هر انسانى كه قرآن را
در نفس و جانش اعاده مىكند و در آن مىانديشد، در تمام مدّت عمر و تفكّرش از قرآن
به علومى و دانشهاى جديدى مىرسد و اين حالت در شعر و سخنرانىها نيست.
(مقدّمه تفسير ابن عطيه 257- مقدّمتان فى علوم القرآن)
علومى كه در قرآن ريشه دارد
از آيات و احاديث و نظرات فوق در باره محتواى قرآن و فراگيرى مفاهيم
آيات آن در سراسر شئون حياتى انسانها و جامعه دانستيم كه يكى از اسرار و
انگيزههاى موج عظيم علمى در قرن دوّم و پس از راهگشايى در روش انديشه و عقل گزينى
دانشمندان از سوى مؤسّس دانشگاهى اسلامى و جعفرى توجّه عميق آنها به قرآن بود كه
راه استنباط و برترى علم و عقل و ايمان را بر جهل و نقل و قيل و قال در مكاتب
گمراه كننده را نشان دادند.